خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟

خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟

از آنجایی که در تحلیل تکنیکال روندها نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند، استفاده از خطوط روند (Trend Lines) برای شناسایی و هم برای تایید آنها بسیار اهمیت دارد. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند

و سپس ادامه می‌یابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت برای قیمت‌ها در آینده عمل کند.

خط روند صعودی

یک خط روند صعودی دارای شیب مثبت است و از اتصال دو یا چند نقطه قعر تشکیل می‌شود. قعر دوم باید بالاتر از اولی باشد تا خط، شیب مثبت داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه این خط را به عنوان یک خط روند معتبر در نظر بگیرید، باید حداقل سه نقطه را به هم وصل کنید.

خطوط روند صعودی به عنوان حمایت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که تقاضای کل (net-supply) حتی با رشد قیمت نیز در حال افزایش است. افزایش قیمت همراه با افزایش تقاضا باعث حرکت شدید صعودی می‌شود و عزم شدید خریداران را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند باقی می‌مانند، روند صعودی ثابت و دست نخورده به حرکت خود ادامه می‌دهد. شکسته شدن روند صعودی نشان می‌‍دهد که تقاضای خالص (net-demand) ضعیف شده است و تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد.

خط روند نزولی

یک خط روند نزولی دارای شیب منفی است و از اتصال دو یا چند نقطه اوج تشکیل می‌شود. اوج دوم باید پایین‌تر از اولی باشد تا خط، شیب منفی داشته باشد. توجه داشته باشید که قبل از اینکه خط را به عنوان خط روند معتبر در نظربگیرید، حداقل سه نقطه را باید به هم متصل کنید.

خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کنند و نشان می‌دهند که عرضه کل حتی با کاهش قیمت در حال افزایش است. کاهش قیمت همراه با افزایش عرضه باعث کاهش شدید قیمت می‌شود و عزم قوی فروشندگان را نشان می‌دهد. تا زمانی که قیمت‌ها زیر خط روند نزولی باقی می‌مانند، روند نزولی ثابت و دست نخورده است. شکست خط روند نزولی نشان می‌دهد که عرضه خالص در حال کاهش بوده و تغییر روند ممکن است اتفاق بیافتد.

تنظیمات مقیاس

هنگامی که قیمت‌ها با استفاده از مقیاس نیمه لاگ (نیمه لگاریتمی) نمایش داده می‌شوند، به نظر می‌رسد نقاط بالا و پایین برای خطوط روند بهتر در یک راستا قرار می‌گیرند. این امر به ویژه زمانی که خطوط روند بلندمدت را ترسیم می‌کنید یا زمانی که تغییر زیادی در قیمت وجود دارد صادق است. اکثر وب سایت یا اپلیکیشن‌های بررسی نمودار به کاربران اجازه می‌دهند مقیاس را به صورت حسابی و یا نیمه لاگ تنظیم کنند.

یک مقیاس حسابی مقادیر افزایشی (۵،۱۰،۱۵،۲۰،۲۵،۳۰) را به طور یکنواخت در حین حرکت به سمت بالا در محور y نمایش می‌دهد. تغییر قیمت ۱۰ دلاری از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یا از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار یکسان خواهد بود. یک مقیاس نیمه لاگ مقادیر افزایشی را بر حسب درصد نشان می‌دهد که آنها در محور y به سمت بالا حرکت می‌کنند. حرکت از ۱۰ دلار به ۲۰ دلار یک سود ۱۰۰ درصدی است و به نظر می‌رسد بسیار بزرگتر از حرکت از ۱۰۰ دلار به ۱۱۰ دلار باشد که تنها ۱۰ درصد سود دارد.

در مورد سهم Amazon.com (AMZN)، دو شکست کاذب بالای ترند لاین نزولی وجود دارد زیرا قیمت سهام طی سال‌های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ کاهش یافت. این سهام طی یک دوره دو ساله سه بار ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داد. مقیاس نیمه لگاریتمی درصد ضرر را به طور یکنواخت منعکس می‌کند و خط روند نزولی هرگز شکسته شدن را تجربه نکرد.

در مورد EMC، تغییر قیمت زیادی در یک دوره زمانی طولانی وجود داشت. در حالی که هیچ شکست کاذبی در زیر خط صعودی در مقیاس حسابی وجود نداشت، نرخ صعود در مقیاس نیمه لگاریتمی نرم‌تر به نظر می‌رسد. قیمت EMC در کمتر از دو سال سه برابر شد. در مقیاس نیمه لاگ، خط روند تا آخر با نمودار مطابقت دارد. در مقیاس حسابی، تایید صحت و قدرت روند به سه خط مختلف برای همگام شدن با پیشرفت قیمت نیاز دارد.

اعتبار سنجی

برای رسم خط روند دو یا چند امتیاز لازم است. هر چه نقاط بیشتری برای ترسیم خط روند استفاده شود، اعتبار بیشتری به سطح حمایت یا مقاومت نشان داده شده توسط خط روند داده می‌شود. گاهی اوقات پیدا کردن بیش از ۲ نقطه برای ایجاد یک خط روند دشوار است. اگرچه خطوط روند یک جنبه مهم از تحلیل تکنیکال هستند، همیشه نمی‌توان خطوط روند را در هر نمودار قیمت ترسیم کرد. گاهی اوقات قعر‌ها یا اوج‌ها با هم مطابقت ندارند و بهتر است این موضوع را با اجبار کاذب پیش نبرید. قاعده کلی در تحلیل تکنیکال این است که برای رسم خط روند دو نقطه لازم است و نقطه سوم اعتبار را تایید می‌کند.

نمودار سهام مایکروسافت (MSFT) یک خط روند صعودی را نشان می‌دهد که ۴ بار لمس شده است. پس از لمس سوم در نوامبر ۹۹، خط روند یک خط حمایت معتبر در نظر گرفته شد. اکنون که سهام برای بار چهارم از این سطح جهش کرده است، سلامت سطح حمایت بیش از پیش افزایش یافته است. تا زمانی که سهام بالای خط روند (که در اینجا حمایت است) باقی بماند، روند به صورت صعودی باقی خواهد ماند. شکسته شدن این خط نشان دهنده آن است که عرضه کل در حال افزایش است و تغییر در روند ممکن است اتفاق بیافتد.

فاصله بین نقاط

سطوح پایینی که برای تشکیل یک خط روند صعودی استفاده می‌شوند و اوج هایی که برای تشکیل یک خط روند نزولی استفاده می‌شوند نباید خیلی از هم دور باشند یا خیلی به هم نزدیک باشند. مناسب ترین فاصله از هم به بازه زمانی، درجه حرکت قیمت و ترجیحات شخصی بستگی دارد. اگر قعرها یا اوج‌ها خیلی نزدیک به هم باشند، اعتبار سطح مورد بررسی ممکن است زیر سوال برود. اگر نقاط بسیار از هم دور باشند، ارتباط بین دو نقطه می‌تواند مشکوک باشد. یک خط روند ایده آل از قعرها (یا اوج‌های) نسبتاً مساوی تشکیل شده است. خط در مثال بالا نشان دهنده نقاط با فاصله مناسب است.

در مثال وال مارت (WMT)، به نظر می‌رسد که نقطه اوج دوم برای یک خط روند معتبر بسیار نزدیک به نقطه اوج اول باشد. با این حال، ترسیم یک خط که از نقطه ۲ شروع می‌شود و تا اوج واکنش فوریه ادامه می‌یابد، امکان پذیر است.

زاویه

با افزایش شیب خط ، اعتبار سطوح حمایت یا مقاومت کاهش می‌یابد. یک خط روند شیب دار ناشی از افزایش(یا کاهش) شدید قیمت در یک دوره زمانی کوتاه است. بعید است که زاویه خط ایجاد شده از چنین حرکات تند، سطح حمایت یا مقاومت معناداری را ارائه دهد. حتی اگر روند با سه نقطه به ظاهر معتبر تشکیل شود، تلاش برای شکست این خط یا استفاده از سطح حمایت و مقاومت تعیین شده اغلب دشوار خواهد بود.

ترند لاین یاهو (YHOO) چهار بار در یک دوره ۵ ماهه لمس شد. فاصله بین نقاط خوب به نظر می‌رسد اما شیب خط ناپایدار است و احتمال اینکه قیمت به زیر محدوده مشخص شده نزول نکند زیاد است. با این حال، تلاش برای زمان‌بندی این افت یا انجام بازی پس از شکسته شدن خط کار دشواری است. مقدار داده‌های نمایش داده شده و اندازه نمودار نیز می‌تواند بر زاویه یک خط تأثیر بگذارد. هنگام ارزیابی اعتبار و پایداری یک روند، به خاطر داشته باشید که نمودارهای کوتاه و گسترده نسبت به نمودارهای بلند و باریک کمتر احتمال دارد دارای خطوط روند شیب دار باشند.

خطوط روند داخلی

گاهی اوقات به نظر می‌رسد که امکان ترسیم یک خط روند وجود دارد اما نقاط کاملاً با آن خط مطابقت ندارند. اوج یا قعر ممکن است خارج از محدوده خط باشد، زاویه ممکن است خیلی تند باشد یا نقاط ممکن است خیلی به هم نزدیک باشند. اگر بتوان یک یا دو نقطه را نادیده گرفت، می‌توان یک خط متناسب ایجاد کرد. با نوسانات موجود در بازار، قیمت‌ها می‌توانند بیش از حد واکنش نشان دهند و جهش‌هایی ایجاد کنند که اوج‌ها و قعرها را مخدوش می‌کنند. یکی از روش‌های مقابله با واکنش‌های بیش از حد، ترسیم خطوط روند داخلی است که این جهش‌های قیمت را تا حد معقولی نادیده می‌گیرند.

خط روند بلندمدت برای S&P ($SPX) از پایان سال ۱۹۹۴ افزایش یافته و از نقاط پایین در جولای ۹۶، سپتامبر ۹۸ و اکتبر ۹۸ عبور می‌کند. این قعرها با اوج‌گیری‌های فروش شکل گرفتند و نشان‌دهنده حرکات شدید قیمت‌ها بودند که از زیر خط روند بیرون زده‌اند. با ترسیم خط روند از طریق قعرها، به نظر می‌رسد که این خط در یک زاویه معقول قرار دارد و پایین‌ترین سطح‌ها به خوبی با هم مطابقت دارند.

گاهی اوقات، یک خوشه قیمت با یک لبه وجود دارد. خوشه قیمت منطقه‌ای است که در آن قیمت‌ها در یک بازه زمانی محدود گروه بندی می‌شوند. از خوشه قیمت می‌توان برای ترسیم خط روند استفاده کرد و می‌توان از لبه‌ها چشم پوشی کرد. نمودار کوکاکولا (KO) یک خط روند داخلی را نشان می‌دهد که با نادیده گرفتن نوسانات قیمت و در عوض استفاده از خوشه‌های قیمتی شکل می‌گیرد.

در اکتبر و نوامبر ۱۹۹۸، نمودار این سهم یک قله را تشکیل داد که اوج نوامبر بالاتر از اوج اکتبر (فلش قرمز) بود. اگر از پیک نوامبر برای ترسیم یک خط روند استفاده می‌شد، آنگاه شیب منفی‌تر بود و به نظر می‌رسید که در دسامبر ۹۸ (خط خاکستری) شکستگی رخ می‌داد. با این حال، این فقط یک خط دو نقطه‌ای خواهد بود، زیرا اوج‌های می تا ژوئن بسیار نزدیک به هم هستند (فلش‌های سیاه). هنگامی که قله در دسامبر ۹۹ تشکیل شد (فلش سبز)، می‌توان یک روند داخلی را بر اساس خوشه‌های قیمت در اطراف قله‌های اکتبر / نوامبر ۹۸ و دسامبر ۹۹ (خط آبی) ترسیم کرد. این خط مبتنی بر سه لمس است و به طور دقیق مقاومت را در ژانویه ۲۰۰۰(پیکان آبی) پیش‌بینی می‌کند.

خطوط روند می‌توانند به معامله‌گر بینشی عالی ارائه دهند اما اگر به درستی استفاده نشوند، می‌توانند سیگنال های نادرست نیز تولید کنند. معامله‌گر باید از موارد دیگر مانند سطوح حمایت و مقاومت یا تجزیه و تحلیل اوج قیمت و قعر برای تایید شکست این خط استفاده کند.

در حالی که این خطوط به یک جنبه بسیار محبوب در تحلیل تکنیکال تبدیل شده‌اند، آنها تنها ابزاری برای ایجاد، تجزیه و تحلیل و تایید یک روند هستند. خط روند صعودی در نمودار VeriSign (VRSN) ۴ بار لمس شد و به نظر یک سطح حمایت معتبر بود. حتی با این که روند در ژانویه ۲۰۰۰ شکسته شد، پایین ترین سطح واکنش قبلی حفظ شد و این مسئله به معنب تایید شکست خط نبود. علاوه بر این، سهام قبل از شکست ترند لاین خود بالاترین قیمت جدیدی را ثبت کرد.

شکست خط روند نباید نتیجه نهایی را صادر کند، بلکه باید صرفاً به عنوان یک هشدار باشد که تغییر در روند ممکن است قریب الوقوع باشد. با استفاده از شکست خط روند برای هشدارها، سرمایه گذاران و معامله گران می‌توانند به سیگنال‌های تایید کننده دیگر برای تغییر احتمالی روند توجه بیشتری داشته باشند.

ثبت دیدگاه

کد امنیتی

0دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.