بررسی تفاوت های تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن در ترید
تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن دو روش متفاوت برای تحلیل بازار در ترید (معاملهگری) هستند. در ادامه، تفاوتهای اصلی بین این دو روش را بررسی خواهم کرد:
-
مبتنی بر شاخصهای فنی vs. مبتنی بر عملکرد قیمت: تحلیل تکنیکال به شاخصهای فنی مانند نمودارها، نوسانسنجیها، روند قیمتی، حجم معاملات و الگوهای تکنیکال توجه میکند. در حالی که پرایس اکشن بر تحلیل عملکرد قیمت خود تمرکز دارد و فقط بر تغییرات قیمت و روند قیمتی تمرکز میکند.
-
استفاده از نمودارهای پیچیده vs. ساده: تحلیل تکنیکال ممکن است از نمودارهای پیچیده مانند نمودارهای شمعی، نمودارهای نقاط و شکلها استفاده کند. به عنوان مثال، از الگوهای معروف مانند سر و شکم، سه پشت و رو و شکست خطوط راهنما استفاده میکند. از سوی دیگر، پرایس اکشن تمرکز خود را بر روی تغییرات قیمت ساده و الگوهای سادهتری میگذارد.
-
روش آماری و اندازهگیری دقیق vs. تحلیل مبتنی بر قیمت: تحلیل تکنیکال بر اساس روشهای آماری و اندازهگیری دقیق از شاخصهای فنی، معیارهای ریاضی و ابزارهای فنی پیشبینی قیمت استوار است. از طرف دیگر، پرایس اکشن بر تحلیل مبتنی بر قیمت و روند قیمتی تمرکز دارد و بر اصل نمیپردازد.
-
زمانبندی معاملات: از آنجایی که تحلیل تکنیکال بر روی شاخصهای فنی و الگوهای نموداری مبتنی است، معاملهگران تحلیل تکنیکال معمولاً زمانبندی معاملات خود را بر اساس این الگوها و سیگنالهای فنی تعیین میکنند. به عنوان مقابل، معاملهگران پرایس اکشن بر اساس تغییرات قیمت و روند قیمتی تصمیم میگیرند و زمانبندی معاملات خود را بر اساس این تحلیل قیمتی تعیین میکنند.
در نهایت، هر دو روش تحلیل تکنیکال وپرایس اکشن دارای مزایا و محدودیتهای خود هستند. انتخاب بین این دو روش بستگی به ترجیحات و استراتژی شخصی معاملهگر دارد. برخی معاملهگران ترجیح میدهند از هر دو روش استفاده کنند و آنها را به عنوان ابزارهای تکمیلی برای تحلیل بازار در نظر بگیرند.
مفهوم تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک روش برای تحلیل بازارهای مالی است که بر اساس تاریخچه قیمت و حجم معاملات از طریق استفاده از نمودارها، الگوهای تکنیکال، شاخصهای فنی و ابزارهای دیگر، تلاش میکند تا روند و جهت حرکت قیمت را پیشبینی کند.
اصول اساسی تحلیل تکنیکال بر این فرض استوار است که عملکرد بازارها و قیمتها در گذشته میتواند الگوها و روندهای قابل تکراری را نشان دهد و با تحلیل این الگوها و روندها، میتوان روند آینده قیمت را پیشبینی کرد.
در تحلیل تکنیکال، معاملهگران بر اساس نمودارها و الگوهای تکراری مانند خطوط راهنما، نقاط و شکلها، الگوهای شمعی و سیگنالهای فنی مانند میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، میزان معیار حجم و بسیاری از ابزارهای دیگر، تحلیل بازار را انجام میدهند. این روشها به معاملهگران کمک میکنند تا موقعیتهای ورود و خروج از بازار و میزان ریسک و سودآوری معاملات را شناسایی کنند.
مزایای تحلیل تکنیکال عبارتند از:
- تمرکز بر روند و جهت حرکت قیمت، که میتواند برای تصمیمگیری در مورد ورود و خروج از معاملات مفید باشد.
- استفاده از ابزارها و الگوهای قابل تعیین و قابل تکرار.
- محدودیت استفاده از اطلاعات بهروز و عدم وابستگی به اخبار و رویدادهای خاص.
با این حال، برخی از محدودیتهای تحلیل تکنیکال عبارتند از:
- عدم در نظر گرفتن عوامل بنیادی و خبرها در تحلیل.
- احتمال وقوع تغییرات ناگهانی در بازار، که ممکن است باعث ایجاد خطا در پیشبینیها شود.
- تأثیر نوفه و تحرکات غیرقابل پیشبینی در بازار.
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای محبوب برای تحلیل بازارهاست و بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران از آن استفاده میکنند. با این حال، همیشه مهم است که معاملهگران محدودیتمحدودیتها و مزایا روشی که در ترید استفاده میکنند را در نظر بگیرند و با دقت و اعتقاد به استراتژی خود عمل کنند.
مفهوم پرایس اکشن
پرایس اکشن (Price Action) مفهومی در ترید است که بر اساس تحلیل و تفسیر رفتار و عملکرد قیمت و نمودارهای قیمتی برای تصمیمگیری در معاملات استفاده میشود. به طور کلی، پرایس اکشن تلاش میکند تا بر اساس اطلاعات موجود در نمودار قیمت، الگوهای قیمتی و روند حرکت قیمت را تحلیل کند و با استفاده از آنها، معاملاتی را شناسایی کند که به نظر معاملهگرانی میتوانند سودآور باشند.
مهمترین اصل پرایس اکشن، تمرکز بر روند و جهت حرکت قیمت است. معاملهگران پرایس اکشن بر این اصل عمل میکنند که روند قیمت و حرکت قیمت نماینده تلاش و هیجان خریداران و فروشندگان در بازار است. آنها بر این باور هستند که با تحلیل و فهمیدن روند قیمت و الگوهای قیمتی، میتوانند ورود و خروج از معاملات را در زمان مناسب تصمیمگیری کنند.
معاملهگران پرایس اکشن از ابزارهای ساده و شیوههای تصمیمگیری استفاده میکنند، مانند خطوط راهنما، سطحهای پشتیبان و مقاومت، الگوهای شمعی، ترکیبات قیمتی و سایر عناصر نمودار قیمت. آنها به دنبال الگوهای تکراری و سیگنالهای قویی میگردند که در زمان ورود و خروج از معامله میتوانند مفید باشند.
مزایای پرایس اکشن عبارتند از:
- تمرکز بر روند و جهت حرکت قیمت، که میتواند برای تصمیمگیری در مورد ورود و خروج از معاملات مفید باشد.
- استفاده از ابزارها و الگوهای ساده و قابل تشخیص.
- قابل استفاده در تمام بازارها و فریمهای زمانی.
با این حال، برخی از محدودیتهای پرایس اکشن عبارتند از:
- عدم در نظر گرفتن عوامل بنیادی و خبرها در تحلیل.
- ممکن است نیاز به تجربه و آموزش بیشتری برای تفسیر درست الگوها و سیگنالها داشته باشد.
- تأثیر نوفه و تحرکات غیرقابل پیشبینی در بازار.
پرایس اکشن یکی از روشهای محبوب برای تحلیل و ترید در بازارهای مالی است و بسیاری از معاملهگران و سرمایهگذاران از آن استفاده میکنند. با این حال، همیشه مهم است که معاملهگران به دقت و با استفاده از تحلیل مناسب و مدیریت ریسک مناسب عمل کنند.
تفاوت تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن
تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن هر دو روشهای مورد استفاده در تحلیل بازارهای مالی هستند، اما در نگاه ابتدایی، تفاوتهایی بین آنها وجود دارد. البته، در عمل، معمولاً این دو روش به طور همزمان و به عنوان یکپارچهای استفاده میشوند. اما در زیر تفاوتهای اصلی را بین تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن بررسی خواهم کرد:
- محور تحلیل:
- تحلیل تکنیکال: تمرکز اصلی تحلیل تکنیکال بر روی استفاده از ابزارها، شاخصها و الگوهای فنی است که بر اساس دادههای تاریخی قیمت و حجم انجام میشود. تحلیل تکنیکال به دنبال شناسایی الگوهای قیمتی و سیگنالهای فنی است که میتوانند به تصمیمگیری ورود و خروج از معاملات کمک کنند.
- پرایس اکشن: تمرکز اصلی پرایس اکشن بر روی تحلیل رفتار و عملکرد قیمت است. معاملهگران پرایس اکشن بر این اصل عمل میکنند که روند قیمت و الگوهای قیمتی نماینده تلاش و هیجان خریداران و فروشندگان در بازار است.
- استفاده از ابزارها و الگوها:
- تحلیل تکنیکال: تحلیل تکنیکال از ابزارها و الگوهای فنی مانند خطوط راهنما، نقاط و شکلها، الگوهای شمعی، شاخصهای فنی و غیره استفاده میکند. این روشها به معاملهگران کمک میکنند تا روند و جهت حرکت قیمت را تحلیل کنند و میزان ریسک و سودآوری معاملات را شناسایی کنند.
- پرایس اکشن: پرایس اکشن بر اساس تحلیل نمودار قیمت و رفتار قیمتی تمرکز دارد. معاملهگران پرایس اکشن با استفاده از الگوهای قیمتی، سیگنالها و سطوح پشتیبان و مقاومت، تلاش میکنند تا ورود و خروج از معاملات را در زمان مناسب تصمیمگیری کنند.
- مدیریت ریسک و مدیریت معاملات:
- تحلیل تکنیکال: تحلیل تکنیکال معمولاً بهصورت کمیتیتر است و بر اساس میزان ریسک و سوداوری معاملات تصمیمگیری میکند. ابزارها و شاخصهای فنی مانند استاپ لاس، تریلینگ استاپ و سیستمهای مدیریت ریسک معمولاً در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند.
- پرایس اکشن: پرایس اکشن معمولاً بر اساس تحلیل نمودار قیمت و الگوهای قیمتی، بهطور کمیتیتر به مدیریت ریسک و مدیریت معاملات میپردازد. معاملهگران پرایس اکشن تمایل دارند تا استاپ لاس و سیستمهای مدیریت ریسک سادهتری را بر اساس سطوح قیمتی و الگوهای قیمتی تعیین کنند.
ثبت دیدگاه
0دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.