تفاوت بلاک چین و شبکه بلاک چینی

تفاوت بلاک چین و شبکه بلاک چینی

برای درک مفهوم بلاک چین (Blockchain)، می‌توانیم آن را به دو کلمه «بلاک» (Block) و «چین» (Chain) تقسیم کنیم. بلاک یا بلوک یک نوع ساختار داده است که در آن یک هدر (Header) و لیستی از تراکنش‌ها یافت می‌شود. چین یا زنجیره نیز عبارت است از

گروهی از موارد متصل به یک دیگر. اگر این دو تعریف را در نظر داشته باشیم، می‌توان گفت که بلاک چین در واقع زنجیره‌ای از بلاک‌هاست که هر کدام یک هدر و لیستی از تراکنش‌ها دارند و به ترتیب زمانی پشت سر هم قرار گرفته‌اند. پیش از بررسی هدف بلاک چین باید بدانیم که تراکنش‌های این نوع شبکه‌ها، در واقع اسناد تغییراتی هستند که به پرونده رخدادهای سرور شباهت دارند. این تغییرات در بلاک چین‌های مختلف معانی متفاوتی دارند. برای مثال در بلاک چین بیت کوین، یک تراکنش به انتقال دارایی‌های دیجیتال (واحدهای BTC) از نقطه A به نقطه B اشاره دارد. اما در بلاک چین اتریوم، یک تراکنش ممکن است نشان دهنده دو عملیات مختلف باشد: انتقال دارایی‌های دیجیتال (واحد‌های ETH) از نقطه A به B یا سند اجرا شدن یک برنامه کوچک (به نام قرارداد هوشمند) در بلاک چین.

از آن جایی که تراکنش‌ها اسناد تغییراتی هستند که به ترتیب زمانی در زنجیره‌ای از بلاک‌ها ذخیره شده‌اند، می‌توان با مشاهده اولین تا آحرین تراکنش یک بلاک چین، از وضعیت فعلی آن مطلع شد.

بلاکچین چیست؟

بلاک چین فناوری است که همانطور که از اسمش پیداست، چِین یا زنجیره‌ای از بلاک‌هاست. حالا وقتی از کلمه‌های “بلاک” و “چین” صحبت می‌کنیم، منظور اطلاعات دیجیتالی یعنی “بلاک” است که داخل یک دیتابیس یعنی “چین” ذخیره می‌شود.

به زبان ساده‌تر، بلاک چین یک دیتابیس است که در تمام کامپیوترهایی که به آن متصل هستند به اشتراک گذاشته می‌شود. در بلاکچین می‌توانید یک سری اطلاعات را ذخیره کرده و در عین حال از امنیت، شفافیت و غیر متمرکز بودن آن مطمئن باشید. امنیت به‌خاطر این است که پس از ثبت شدن اطلاعات در Blockchain، تغییر آن‌ها تقریبا غیرممکن می‌شود. شفافیت هم به‌خاطر اینکه هرکسی می‌تواند اطلاعات داخل بلاک چین را بررسی کند. و غیر متمرکز هم به این دلیل که هیچ واحدی مانند دولت یا یک شخص ثالث، روی آن نظارت ندارد و نمی‌تواند آن را کنترل کند. برای درک بهتر، می‌توانید بلاکچین را شبیه به آجرهای یک خانه تصور کنید که در داخل هر کدام از آجرها یه سری اطلاعات وارد کرده‌اید و این آجرها به همدیگر متصل هستند.

انواع مختلف شبکه های بلاک چین

در طول چند سال گذشته، Blockchain ها بر اساس ساختار و پیکربندی خود، به صورت‌های مختلفی تکامل یافته‌اند. محتوای ذخیره شده در بلاکچین و فعالیت مشارکت کنندگان، با توجه به پیکربندی و اهداف تجاری آن، قابل کنترل است. به‌طور کلی، بلاک چین های خصوصی و عمومی، دو مورد از رایج ترین انواع Blockchainها در بین شبکه‌های مختلف ارزهای دیجیتال و شرکت‌های خصوصی هستند. دو نوع دیگر بلاکچین کنسرسیوم و هیبرید هم هستند.

بلاک چین عمومی (PUBLIC) چیست؟ یک بلاک چین عمومی نوعی بلاک چین بدون مجوز است. هر کسی می‌تواند به شبکه بلاک چین بپیوندد و این یعنی آنها با یک بلاک چین عمومی می‌توانند به خواندن، نوشتن و مشارکت بپردازند. بلاک چین های عمومی غیر متمرکز هستند و هیچ کس بر روی شبکه کنترل ندارد. این نوع بلاک چین ها ایمن هستند زیرا زمانی که داده‌ها بر روی بلاک چین دارای اعتبار شدند، دیگر قابل تغییر نیستند. وقتی در مورد بلاک چین های عمومی صحبت می کنیم، آنچه اکثر مردم در واقع در موردش صحبت می‌کنند، بلاک چین باز عمومی است. در این نوع بلاک چین هر فردی می‌تواند داده‌ها را در بلاک چین بنویسد و هر فرد دیگری نیز می‌تواند بیاید و داده‌ها را بخواند. پلتفرم‌های بلاک چین عمومی مانند بیت کوین، اتریوم و لایت کوین در حال حاضر بسیار مورد بحث هستند. می‌توان به این پلتفرم‌ها به عنوان پلتفرم‌های بلاک چینی بدون مجوز اشاره کرد. این یعنی آنها طوری طراحی شده‌اند که در جهت افزایش ناشناسی کاربر و محافظت از او تلاش می‌کنند.

تصور می‌شود که پلتفرم ‌های بلاک چین عمومی مانند اتریوم را نمی‌توان برای ساخت سناریو های اجازه و یا کنترل دسترسی به داده‌ها مورد استفاده قرار داد. واقعیت این است که می‌توان از آنها برای این منظور استفاده کرد. آنها فقط تمامی ابزارهای ساخته شده در داخل شبکه را در اختیار کاربر قرار نمی‌دهند چرا که همگی این ابزارها را می‌توان در یک پلتفرم بلاک چینی خصوصی و یا مجوز دار پیدا کرد. اما در اساس همیشه می‌توان از این پلتفرم‌های عمومی باز برای ساخت یک راه حل مجوز دار استفاده کرد.

وقتی که ما در مورد بلاک چین های عمومی فکر می‌کنیم، به پلتفرم‌های بلاکچینی مانند بیت کوین و اتریوم فکر می‌کنیم که در اساس آنها برای حفظ ناشناسی طراحی شده‌اند. اگر ما ندانیم که یک کاربر کیست، هیچ روشی برای ایجاد مجوز، دسترسی بر اساس نقش و کنترل داده‌هایی که او می‌تواند بخواند و بنویسد، نخواهیم داشت. در موقعیت‌های زیادی این امر مطلوب است و به همین خاطر است که ما می‌بینیم ارز های دیجیتال بر اساس پلتفرم های بلاک چین عمومی هستند زیرا ناشناسی مهم است و یکی از مزایای اصلی استفاده از ارز های دیجیتال است.

مزایای بلاکچین های عمومی

خواندن و نوشتن باز هر کسی می تواند با تحویل تراکنش ها در بلاکچین مشارکت کند. به عنوان مثال اتریوم و بیتکوین به این شیوه هستند. در این موارد، تراکنش‌ها را می توان بر روی اکسپلورر بلاکچین مشاهده کرد.

دفتر کل توزیع شده پایگاه داده مانند رویکرد کلاینت-سرور متمرکز نیست و همه نودهای بلاکچین در اعتبار بخشی تراکنش مشارکت می‌کنند.

تغییر ناپذیری وقتی چیزی در بلاکچین نوشته می‌شود،نمی‌توان آن را تغییر داد.

ایمن به دلیل استخراج (قانون ۵۱ درصد) به عنوان مثال در مورد بیتکوین، بدست آوردن اکثریت قدرت شبکه، پتانسیل فراهم کردن خرج کردن دوباره را در مقیاس عظیمی به وجود می‌آورد و در صورت به دست آوردن اکثریت قدرت شبکه، احتمال جلوگیری از تایید تراکنش‌ها ایجاد می‌شود. اما در عمل، به دست آوردن این قدرت تقریبا غیرممکن است.

شبکه بلاک چینی = یک شبکه توزیع شده و غیر متمرکز

زمانی که مردم در مورد بلاک چین یا هدف آن صحبت می‌کنند، معمولا منظورشان یک شبکه بلاک چینی است و نه یک ساختار داده بلاک چینی. شبکه بلاک چینی، یک شبکه توزیع شده و غیر متمرکز است که هر یک از نودهای آن (Node = عضو) با بقیه هماهنگ می‌شود تا داده‌های بلاک چینی مشابهی ثبت کنند و تراکنش‌های مشابه را به ترتیبی یکسان انجام دهند.

در این مقاله زمانی که در مورد «شبکه بلاک چینی» صحبت می‌کنیم، منظورمان شبکه‌ای متشکل از نودهاست و زمانی که از «بلاک چین» صحبت می‌کنیم، منظورمان ساختار داده‌ای است که بلاک‌ها را به صورت زنجیره‌ای مرتب می‌کند.

شبکه بلاک چینی ساختار همتا‌به‌همتا (P2P) دارد، و این یعنی هر کدام از نودهای شبکه به صورت مستقیم به یک دیگر متصل هستند. در این نوع شبکه خبری از واسطه، وکالت و یا سرور مرکزی نیست. این نوع طراحی، شبکه را توزیع شده و غیر متمرکز می‌کند. بر خلاف اپلیکیشن‌های مدرن که ساختاری متمرکز دارند و توسط یک شخص یا گروه کنترل می‌شوند، در یک شبکه بلاک چینی هیچ نقطه کنترل مرکزی‌ای وجودی ندارد. تمام نودهای چنین شبکه‌ای حق و فرصت ایجاد تغییرات در بلاک چین را دارند و به همین خاطر است که می‌گوییم بلاک چین ساختاری «بدون نیاز به اجازه گرفتن» دارد.

هر چند وقت یکبار، نودهای شبکه بلاک‌های جدید را ایجاد کرده و به بلاک چین اضافه می‌کنند. در نتیجه، هر کدام از این نودها در پایان یک نسخه مشابه از بلاک‌ها را در اختیار خواهد داشت. به عبارتی دیگر، هدف این است که همه نودها یک نسخه مشابه از کل بلاک چین (شامل تمام تراکنش‌ها و داده‌های درون بلاک‌ها) داشته باشند. برای مثال در تصویر پایین مشاهده می‌کنیم که نود A یک بلاک جدید می‌سازد (شماره 03) و سپس آن را برای سایر نودها ارسال می‌کند. نودهای دیگر نیز با ذخیره این بلاک جدید، با نود A هماهنگ می‌شوند. حالا یک نود جدید (مثلا نود D) که به تازگی عضو شبکه شده هم می‌تواند با دریافت تمام بلاک‌های موجود در بلاک چین، خودش را با بقیه هماهنگ کند.

از آن جایی که هر کدام از نودهای شبکه یک نسخه مشابه از داده‌های بلاک چینی در اختیار دارند و همه آن‌ها توزیع شده و غیر متمرکز هستند، این شبکه هرگز متوقف نمی‌شود و صرفا با ایجاد مشکل در یک نقطه خاص از کار نمی‌افتد. تا زمانی حداقل یک نود فعال وجود دارد، شبکه بلاک چینی به فعالیت خود ادامه خواهد داد و کاربران می‌توانند از بلاک چین اطلاعات دریافت کنند. علاوه بر این، طراحی غیر متمرکز یک شبکه بلاک چینی، آن را در مقابل حملات دیداس (DDoS) بسیار مقاوم می‌کند.

هدف از به کارگیری بلاک چین: داشتن شبکه‌ای شفاف و آزاد برای همه افراد همان طور که در تصویر بالا مشاهده می‌کنید، اندازه یک شبکه بلاک چینی بر اساس تعداد نودها کاهش یا افزایش پیدا خواهد کرد. به طور کلی همه افراد می‌توانند در هر زمان عضو یک شبکه بلاک چینی شده و یا از آن خارج شوند. اعضای جدید این شبکه می‌توانند بدون نیاز به اجازه گرفتن، تراکنش انجام دهند و بلاک‌های جدید بسازند. علاوه بر این، آزاد بودن شبکه‌های بلاک چینی باعث می‌شود تا تمام تراکنش‌ها و بلاک‌های ثبت شده در آن با شفافیت کامل ثبت شوند. این یعنی تمام کسانی که به اینترنت دسترسی داشته باشند، می‌توانند جزئیات یک شبکه بلاک چینی را مشاهده کنند.

حفظ حریم خصوصی در بلاک چین

همان طور که در بالا اشاره شد، ورود و خروج به شبکه‌های بلاک چینی برای همه کاربران آزاد است و ثبت نامی انجام نمی‌شود. کاربران چنین شبکه‌ای می‌توانند از مزایای حفظ حریم خصوصی بهرمند شود. آن‌ها می‌توانند بدون فاش کردن نام یا اطلاعات شخصی، با سایر کاربران ارتباط داشته باشند و تراکنش انجام دهند.

برای استفاده از یک شبکه بلاک چینی، هر کاربر باید حداقل یک جفت کلید خصوصی و عمومی (ایجاد شده بر اساس فناوری رمزنگاری) داشته باشد که به صورت تصادفی برای دستگاه او تولید می‌شود. کلید عمومی (یا همان آدرس کیف پول) نقش هویت (مانند نام کاربری) و کلید خصوصی نیز نقش اثبات هویت (مانند رمز عبور) را ایفا می‌کند.زمانی که کاربر قصد دارد تراکنشی در یک شبکه بلاک چینی انجام دهد، از کلیدهای خود و کلید عمومی گیرنده استفاده خواهد کرد.

هدف نهایی بلاک چین

حذف واسطه: تمرکز زدایی یک شبکه بلاک چینی، نیاز به واسطه‌ای مانند بانک یا ارگان نظارتی را حذف می‌کند. تراکنش‌های مربوط به انتقال دارایی‌های دیجیتال را می‌توان به صورت همتا‌به‌همتا انجام داد. علاوه بر این، کاربران بعضی بلاک چین‌ها می‌توانند از طریق برنامه‌های کوچکی به نام قرارداد هوشمند با یکدیگر تعامل داشته باشند. قوانین یا منطقی که برای این نوع قراردادها تعیین شده، باعث می‌شود تا آن‌ها به عنوان واسطه مجازی فعالیت کنند. از بین بردن سانسور: شبکه‌های بلاک چینی توسط یک شخص یا گروه کنترل نمی‌شوند و با همکاری تمام نودها فعالیت می‌کنند. یک هکر برای متوقف کردن فعالیت این نوع شبکه باید دستگاه تمام نودها را هک کند که اقدامی بسیار هزینه‌بر و تقریبا غیر ممکن است. علاوه بر این اگر فردی بخواهد با ایجاد تغییر در بلاک چین مانع انتشار بعضی از اطلاعات شود، به خاطر ویژگی تغییر ناپذیری بلاک چین شکست خواهد خورد. همه نودهای شبکه یک نسخه از بلاک چین را دارند و در نتیجه اطلاعات سانسور شده با یک مقایسه ساده با زنجیره اصلی شناسایی خواهد شد. از بین بردن نیاز به اعتماد: عدم نیاز به اعتماد یعنی کاربران یک شبکه بلاک چینی نیاز ندارند یک دیگر را بشناسند، یا به هم اعتماد داشته باشند. این نوع شبکه برای عموم آزاد است و مردم می‌توانند بدون اعتماد کردن به شخص خاصی، در آن عضو شوند یا از آن خارج شوند. گمنام سازی در شبکه‌های بلاک چینی به کاربران اجازه می‌دهد هویت واقعی خود را مخفی کنند. فناوری‌های مدرن رمزنگاری نیز باعث می‌شود کسی توانایی جعل تراکنش‌ها را نداشته باشد. علاوه بر این، تغییر ناپذیری بلاک چین بدین معناست خواهد بود که کاربران توانایی پیگیری تمام تراکنش‌های ثبت شده در آن را دارند. بنابراین مردم می‌توانند با بهره‌گیری از فناوری‌های فراهم شده توسط یک شبکه بلاک چینی، به صورت امن و آزادانه تراکنش انجام دهند.

بلاکچین خصوصی (PRIVATE)چیست؟

بلاک چین خصوصی نوعی بلاک چین مجوزدار است. شبکه‌های دارای مجوز، محدودیت‌هایی را بر افرادی که اجازه مشارکت دارند و نوع تراکنش‌هایی که می توانند در آنها مشارکت کنند، به وجود می‌آورند. وقتی افراد وارد بلاک چین می شوند، طبیعتا بحث در مورد نوع بلاک چین پیش می آید زیرا انواع بسیار متفاوتی در مورد بلاک چین مطرح است. از نمونه‌های بلاک چین خصوصی می‌توان به پلتفرم‌هایی مثل هایپر لجر، Hashgraph، Corda و… اشاره کرد.

بلاک چین های خصوصی را به طور اختصاصی‌تر بلاک چین های مجوزدار می‌نامند. وقتی که ما در مورد بلاک چین خصوصی صحبت می‌کنیم و یا وقتی می شنویم که مردم در مورد راه حل‌های بلاک چین خصوصی صحبت می‌کنند، تمایل بر این است که در مورد چیز های خصوصی و بسته این مقوله صحبت شود. ما می‌خواهیم افرادی که می‌توانند داده‌ها را در این بلاک چین بنویسند، کنترل کنیم و همچنین می‌خواهیم افرادی را که می‌توانند داده‌ها را از این بلاک چین بخوانند، کنترل کنیم. به منظور انجام این امر، اولین اقدام شناسایی است. لازم است بدانیم که چه کسی بخشی از این شبکه بلاک چینی است. اگر ما ندانیم که چه کسی کاربر این شبکه است، تعریف کردن قوانین در مورد اینکه چه داده‌هایی را می‌توان به دفتر کل تحویل داد و چه داده‌هایی را می‌توان از دفتر کل مصرف کرد، اگر نگوییم غیر ممکن می شود، قطعا بسیار دشوار خواهد شد.

وقتی در مورد بلاک چین خصوصی صحبت می‌کنیم، یک بلاک چین مجوز دار را تصور کنید که از ابتدا ایده شناسایی شما را دارد. این مسئله بسیار متفاوت از یک پلتفرم عمومی مانند اتریوم است که در آن پلتفرم سعی در محافظت و به حداکثر رساندن ناشناسی دارد. همان طور که قبلا گفته شد، این پلتفرم‌ها طوری طراحی شده اند که نمی‌دانند کاربر کیست.

اکثر اوقات بلاک چین های خصوصی تمایل دارند که به همراه ابزارهای مدیریت هویت بیایند و یا یک معماری مدولار داشته باشند که در آن شما می‌توانید راه حل مدیریت هویت خود را مرتبط کنید. این ابزار می‌تواند هر چیزی باشد؛ از یک فراهم کننده سرویس عضویت گرفته تا راه حل OAuth با استفاده از گوگل، فیسبوک، LinkedIn و غیره.

یک شبکه بلاک چین خصوصی نیاز به یک دعوتنامه دارد و باید توسط مدیر شبکه یا با مجموعه‌ای از قوانین که توسط او وضع می‌شود مورد تایید قرار بگیرد. کسب و کارهایی که یک بلاک چین خصوصی را ایجاد می‌کنند، به طور عمومی یک شبکه دارای مجوز را درست می‌کنند. این کار محدودیت‌هایی را روی کسی که به شبکه وارد می‌شود اعمال می‌کند. مکانیزم‌های کنترل دسترسی نیز مختلف است. شرکت‌کنندگان موجود می‌توانند در مورد شرکت‌کنندگان بعدی تصمیم گیری کنند؛ یک مرجع قانونی می‌تواند مجوز ورود را صادر کند؛ یا یک کنسرسیوم در این مورد تصمیم بگیرد. زمانی که یک گره به شبکه وارد می‌شود، نقشی در حفاظت از بلاکچین به شیوه‌ غیر متمرکز خواهد داشت.

هایپرلجر فابریک مثالی از یک چارچوب بلاکچین مجوز دار است و یکی از پروژه‌های میزبانی شده توسط بنیاد لینوکس است. این پروژه به منظور پشتیبانی از اینگونه نیازهای سازمان، کلید خورده است.

هویت دیجیتال به صورت مشخص، برای بسیاری از صنایع یک مورد اساسی و مهم است و می‌تواند چالش‌های زنجیره تامین و اختلال در صنایع مالی را حل کند و حتی تبادل داده‌های حساس به امنیت در حوزه سلامت را ساده کند. بلاکچین‌های دارای مجوز، امکان افزایش بازدهی تراکنش‌ها را در مقیاس بزرگتری فراهم می‌کند.

چه ایده ای پشت بلاکچین های خصوصی است؟

هدف این بلاکچین ها درک و شناسایی کاربر است؛ زیرا وقتی که این مسئله را درک کنیم، قادر به تعیین نقش کاربران خواهیم بود و می‌توانیم از آن نقش برای تعیین نوع اطلاعاتی که این کاربران باید به آن دسترسی داشته باشند و همچنین اطلاعاتی که نباید به آن دسترسی داشته باشند، استفاده کنیم.

در یک بلاکچین عمومی، لازم است کمی انگیزه برای رفتار خوب را تغییر دهیم؛ زیرا نمی‌دانیم که کاربر کیست. ما متکی بر اقتصاد و انگیزه های تئوری بازی هستیم تا تضمین حاصل شود که هر شخص در سیستم صادقانه و بر طبق قوانین عمل می‌کند. در این حالت، موقعیت‌هایی از طریق اجماع گروهی تنظیم می‌شود که از طریق آن مشارکت کنندگان صادق از لحاظ اقتصادی پاداش داده می‌شوند و افراد ناصادق نیز تنها متحمل کار یا هزینه می‌شوند و هیچ امکانی برای جبران آن هزینه توسط آنان وجود نخواهد داشت. اگر کاربران عمومی یا کاربران پولی از یک بلاک‌چین خصوصی استفاده کنند، تحت کنترل توسعه‌دهندگان یا مالکان این شبکه قرار می‌گیرند. توسعه‌دهندگان چنین شبکه‌ای در غیاب نظارت عمومی آزاد هستند که از سیستم سوءاستفاده کنند. این امر می‌تواند منجر به دستکاری تراکنش‌ها، مسدودسازی کاربران یا تاکتیک‌های مخرب دیگر شود.

به دلایل فوق بسیاری از علاقه‌مندان بلاک‌چین، ایده بلاکچین‌های خصوصی را رد می‌کنند. اگر امکان امن‌سازی داده‌ها روی بلاکچین‌های عمومی وجود داشته باشد، چرا باید آن‌ها را درون یک صندوق خصوصی مخفی قرار دهیم؟ بسیاری بر این عقیده هستند که بلاکچین‌های خصوصی می‌توانند مفید باشند و این طور نیست که کلاً بی‌ارزش باشند.

تفاوت بلاک‌چین عمومی (PUBLIC) و بلاک‌چین خصوصی (PRIVATE) در چیست

بلاک چین های عمومی برای سناریو هایی خوب هستند که محافظت از ناشناسی کاربران و یا اضافه کردن ارزش به یک راه حل مهم باشد و این بلاک چین ها برای راه حل هایی که باید مساوات را بین همه کاربران برقرار کرد، پلتفرم هایی بسیار عالی می باشند. و به همین خاطر است که امروزه می بینیم اکثر بلاک چین های عمومی برای پشتیبانی از ارز های دیجیتال به کار می روند و این یک مثال کاربردی عالی برای این نوع بلاک چین ها می باشد.

در مورد یک ارز دیجیتال مانند بیت کوین، لایت کوین، اتریوم و غیره نیاز به مجوز و یا دسترسی بر اساس نقش نیست. هر فردی باید بتواند بیت کوین داشته باشد و هر فردی باید قادر به ترید آن با دیگران باشد. و این منجر به یک مدل بدون مجوز باز با شفافیت کامل می شود.

این در جهان سازمانی خیلی متفاوت است زیرا در آنجا می بینیم که بلاک چین های خصوصی به اندازه مورد نیاز پذیرفته شده اند و نگرانی ها برعکس می باشد. در یک سناریوی سازمانی و تجاری، ناشناسی چیز بدی است. آنها می خواهند بدانند که مشارکت کنندگان دقیقا چه افرادی هستند زیرا در اینجا شفافیت کامل لازم نیست.

در این مورد، شما نمی خواهید که همه داده های تجاری خود را با مشارکت کنندگان در شبکه تجاری خود و یا به مقیاس عظیمی با عموم به اشتراک بگذارید. شما می خواهید کنترل کنید که چه افرادی و تحت چه شرایطی به پاره ای از اطلاعات دسترسی خواهند داشت. شما همچنین می خواهید کنترل کنید که چه کسی این اطلاعات را در بلاک چین بنویسد.

بنابراین احتمالا شما از یک راه حل بلاک چین خصوصی استفاده می کنید تا روابط بین فروشنده و تامین کننده را مدیریت کنید که در اینجا تنها شما و تامین کنندگان شما قیمت پرداختی برای جنس خاصی را مشاهده نمایند. تنها یک تامین کننده خاص قادر به رویت جزئیات قرارداد می باشد، آن هم جزئیات قراردادی که شما با آن تامین کننده دارید نه با تامین کنندگان دیگر. و شما ممکن است بخواهید تعدادی از ماکرو داده های سطح بالا را با مصرف کنندگان به اشتراک بگذارید، بنابراین آنها ریشه محصولاتی را که در حال خریدنش هستند رویت خواهند کرد و البته شما می خواهید جنبه های مالی پشت آن را کاملا پنهان کنید.

بنابراین وقتی به تفاوت این دو نوع راه حل و این دو نوع بلاک چین نگاه می کنیم، می بینیم که بلاک چین های عمومی تمایل دارند که بیشتر بر سناریو های کسب و کار به مشتری (B2C) متمرکز باشند؛ در حالی که بلاک چین های خصوصی مانند هایپر لجر به خوبی برای سناریو های کسب و کار به کسب و کار (B2B)، زنجیره تامین، ارتباطات زنجیره ارزشی یا ایجاد هر نوع زیر ساخت اشتراکی بین سازمان ها طراحی شده اند.

همچنان که قبلا گفته شد، مهم است به یاد داشته باشیم که یک تصور غلط بزرگ وجود دارد و آن این است که بسیاری فکر می کنند که بلاک چین های خصوصی و عمومی رقیب هستند. اما در واقع این طور نیست و در بسیاری از کاربرد های جهان واقع ترکیبی از هر دو موجود می باشد.

درک تفاوت بین آنها مهم است و همه آن از مدیریت هویت شروع می شود. اساسا وقتی که با خودتان در مورد بلاک چین های خصوصی و عمومی فکر می کنید، چنین فکر کنید که همه ماجرا با مدیریت هویت آغاز می شود و در بلاک چین های خصوصی، شما از ابتدا می دانید که همه مشارکت کنندگان چه کسانی هستند.

اما در مورد بلاک چین عمومی، شما نمی دانید که مشارکت کنندگان چه کسانی هستند و این بدین معنی نیست که شما نمی توانید یک راه حل مجوز دار بر روی یک پلتفرم عمومی بسازید، بلکه خود شما، معماران و توسعه دهندگان شما منطق و مکانیسم های پشت مدیریت هویت را می توانند توسعه بخشند. این توصیفی خلاصه از بلاک چین های خصوصی و عمومی بود. آنها در واقع دو چیز متفاوت هستند. این بلاک چین ها مقاصد متفاوتی دارند و در مثال های جهان واقع می بینید که پیوسته از ترکیب هر دو استفاده می شود.

یکی دیگر از تفاوت های اساسی بین بلاکچین های عمومی و خصوصی، مقیاس پذیری است. مقیاس پذیری یکی از موضوعات مهم در عرصه ارز دیجیتال، مخصوصا برای کوین های قدیمی تر نظیر بیتکوین است که می‌تواند فقط ۷ تراکنش در ثانیه پردازش کند. در حال حاضر هایپرلجر می‌تواند تا ۲۰,۰۰۰ تراکنش در ثانیه را پردازش کند و در نتیجه، سرعت و کارایی شبکه خود را برای کاربران حفظ کند. بلاکچین های عمومی معمولا کندتر هستند زیرا تعداد شرکت کنندگان معتبر، بیشتر است. در نتیجه، این بلاکچین ها تراکنش ها را با تاخیر پردازش می‌کنند؛ در حالی که در بلاکچین های خصوصی نیازی نیست که تراکنش ها از صدها یا هزاران نود عبور کند تا اطلاعات آنها تایید شود. بنابراین، این تراکنش ها می‌توانند با سرعت بیشتری پشتیبانی و پردازش شوند.

ممکن است مفهوم غیرمتمرکزسازی برای ارائه شفافیت، امنیت و کاهش هزینه ها باشد، اما در آخر تمام این موارد به اهداف کسانی بستگی دارد که این فناوری را می‌پذیرند.

ثبت دیدگاه

کد امنیتی

0دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.