اسیلاتور کلینگر (the Klinger Oscillator) چیست؟
اسیلاتور کلینگر (the Klinger Oscillator) توسط استفان کلینگر طراحی شده است.هدف کلینگر از طراحی این اسیلاتور تشخیص روند بلندمدت جریان پول و در عین حال داشتن حساسیت کافی برای تشخیص نوسانات کوتاه مدت بوده است.
این اندیکاتور حجم ورودی به سهام را با حرکات قیمت آنها مقایسه میکند و سپس نتیجه را به صورت یک اسیلاتور نشان میدهد.
اسیلاتور کلینگر چیست؟
اسیلاتور کلینگر اختلاف بین دو میانگین متحرک را نشان میدهد که به جز قیمت از دادههای دیگری نیز تشکیل شدهاند. معاملهگران با شناسایی شکلگیری واگرایی در این اندیکاتور به دنبال یافتن نشانههای احتمالی تغییر جهت روند هستند. مانند سایر اسیلاتورها، در کلینگر هم میتوان یک خط سیگنال اضافه کرد تا سیگنالهای معاملاتی بیشتری تولید کند. معاملهگران در کنار استفاده از اسیلاتور کلینگر باید از ابزارهایی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و سایر اندیکاتورها برای تأیید سیگنالهای معاملات خود استفاده کنند. علاوه بر این، معاملهگران میتوانند از این اسیلاتور در کنار الگوهای نمودار، مانند کانالهای قیمت یا مثلثها، برای برای تأیید شکستهای قیمت از بالا یا پایین استفاده کنند.
در این اسیلاتور نمونههای زیادی از کراس اور (قطع شدن خطوط توسط یکدیگر) و واگرایی اتفاق میافتد، به همین دلیل بهتر است از این اندیکاتور در کنار سایر روشهای معاملاتی تکنیکال استفاده کرد.
فرمول اسیلاتور کلینگر
KO=34 Period EMA of VF−55 Period EMA of VF
که در آن:
KO = اسیلاتور کلینگر VF = نیروی حجم Volume Force =V×[2×((dm/cm)−1)]×T×100 V = حجم T = روند Trend=+1 if (H+L+C)>(H−1+L−1+Cv−1) = Trend = -1 if Above is < or H = بالاترین قیمت L = پایینترین قیمت C = قیمت بسته شدن dm = بالاترین قیمت – پایینترین قیمت Cm = cm-1 + dm if Trend = Trend-1 Cm = cm-1 + dm if Trend = / = Trend-1
روش محاسبه اسیلاتور کلینگر
به حجم دوره و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن توجه کنید. روند فعلی را با دوره قبل مقایسه کنید تا متوجه شوید که آیا روند مثبت یا منفی است. dm را با استفاده از بالا و پایین میزان دوره جاری محاسبه کنید. cm را با استفاده از dm و مقدار cm قبل محاسبه کنید. برای اولین محاسبه در صورت لزوم از dm به جای مقدار cm قبلی استفاده کنید. نیروی حجمی (VF) را محاسبه کنید. میانگینهای متحرک نمایی 34 و 55 دوره VF را محاسبه کنید. کلینگر از فرمول زیر برای محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده کرد:
EMA=(C×A)+(E×B)
که در آن:
C = نیروی حجم دوره فعلی A = 2 / (X + 1)، که در ان X دوره میانگین متحرک (34 یا 55 است) E = میانگین متحرک نمایی دوره قبل B = 1 – A
تفسیر جهت قیمت در اسیلاتور کلینگر
محاسبه اسیلاتور کلینگر نسبتاً پیچیده است، اما بر اساس حجم نیرو انجام میشود که در آن حجم، روند (مثبت یا منفی) و دما (بر اساس ورودیهای متعدد و گزارههای اگر/سپس) لحاظ شده است.
اسیلاتور کلینگر با استفاده از این دادهها و با توجه به اختلاف بین دو میانگین متحرک نمایی حجم نیرو که شامل تایم فریمهای مختلف (معمولاً 34 و 55 دورهای) است، ایجاد میشود.
این اسیلاتور میخواهد نشان دهد که چگونه حجمی که وارد یک سهم یا ارز میشود بر جهت قیمتی آن در بلندمدت و کوتاهمدت تأثیر میگذارد. خط سیگنال هدف از خط سیگنال (میانگین متحرک 13 دورهای) ایجاد سیگنالهای خرید یا فروش است.
کارکرد این تکنیک بسیار شبیه سیگنالهایی است که اندیکاتورهای دیگر مانند مکدی (MACD) ایجاد میکنند.
در حالی که اینها سیگنالهای پایهای است که این اندیکاتورها تولید میکنند، لازم به ذکر است که این تکنیکها ممکن است سیگنالهای معاملاتی زیادی ایجاد کنند که شاید در بازارهای خنثی یا رنج به اندازه کافی موثر نباشند.
روند صعودی
وقتی یک دارایی در یک روند صعودی کلی قرار دارد (مانند زمانی که قیمت آن بالاتر از میانگین متحرک 100 دورهای است و کلینگر بالای صفر قرار دارد یا در حال حرکت به سمت بالای صفر است)، معاملهگران میتوانند زمانی که خط اسیلاتور کلینگر، خط سیگنال را از پایین به بالا قطع میکند، وارد موقعیت خرید شوند.
کلینگر خاطرنشان میکند که وقتی قیمت یک دارایی در یک روند صعودی قرار دارد و سپس به طور غیرمعمولی به سطوح زیر صفر سقوط کرد و سپس به بالای خط سیگنال خود برگشت، میتوان انتظار داشت موقعیت خرید بسیار خوبی شکل گرفته است.
روند نزولی
هنگامی که قیمت یک دارایی در یک روند نزولی کلی قرار دارد، معاملهگران میتوانند زمانی که خط اسیلاتور کلینگر از بالا خط سیگنال را به سمت پایین قطع کرد، داراییهایشان را بفروشند یا وارد پوزیشن شورت شوند.
مجدداً، کلینگر توصیه میکند که این موقعیت فروش به ویژه زمانی بسیار ایدهآل است که قیمت دارایی به طور غیرطبیعی به بالای صفر جهش کند.
برخی از معاملهگران عبور قیمت از سطح صفر را نشانه تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس در نظر می گیرند. اگرچه چنین سیگنالهایی همیشه با حرکات قیمت همخوانی ندارد اما به هر حال حرکت قیمت به بالای صفر صعودی شدن قیمت را تأیید میکند، در حالی که افت آن به زیر صفر نشانه خوبی از نزولی شدن قیمت خواهد بود.
چگونه با اسیلاتور کلینگر معامله کنیم؟
بهترین استراتژی اسیلاتور کلینگر در هنگام کراس اور بین خط کلینگر (آبی) و خط سیگنال (سبز) است. از این استراتژی میتوان برای معاملات بلندمدت و کوتاهمدت استفاده کرد.
سیگنال خرید: اگر خط کلینگر از خط سیگنال عبور کند و به بالای آن برود، این یک سیگنال خرید است. سیگنال فروش: اگر خط کلینگر از خط سیگنال عبور کند و به زیر آن برود، این یک سیگنال فروش است.
معاملهگر برای به حداقل رساندن سیگنالهای نادرست و شکست فیک قیمت، باید صبورانه منتظر بمانند تا خط کلینگر به طور کامل از خط سیگنال منحرف شود. این روند زمانی قویتر است که دو خط از یکدیگر عبور کنند و در جهتهای کاملاً مخالف حرکت کنند.
اسیلاتور کلینگر و واگرایی
اسیلاتور کلینگر همچنین از واگرایی برای شناسایی زمانهایی که ورودیهای اندیکاتور جهت حرکت قیمت را تأیید نمیکند، استفاده میکند.
زمانی که مقدار اندیکاتور به سمت بالا حرکت میکند در حالی که قیمت دارایی همچنان نزولی است، یک نشانه صعودی شدن بازار است. در مقابل، هنگامی که قیمت در حال افزایش است اما اندیکاتور در حال کاهش است، نشانه نزولی بودن قیمت در آینده نزدیک است.
از واگرایی میتوان در کنار کراس اور خط سیگنال و خط اندیکاتور برای شناسایی موقعیتهای معاملاتی استفاده کرد. به عنوان مثال، در صورت شکلگیری واگرایی نزولی، در اولین فرصت که خط کلینگر به زیر خط سیگنال عبور کرد، میتوان دارایی را فروخت یا وارد موقعیت شورت شد. اسیلاتور کلینگر و حجم تعادل اسیلاتور کلینگر از قیمت و حجم برای ایجاد دو میانگین متحرک نمایی استفاده میکند.
سپس این اندیکاتور اختلاف بین این دو میانگین متحرک را نشان میدهد. در نهایت یک خط سیگنال برای تولید سیگنالهای معاملاتی بیشتر به اندیکاتور اضافه میشود.
حجم تعادلی اندیکاتور سادهتری است و در واقع مجموع متغیر حجم مثبت یا منفی است. اگر قیمت بسته شدن فعلی بالاتر از قیمت بسته شدن قبلی باشد، حجم مثبت به مجموع متغیر اضافه میشود، یا اگر قیمت بسته شدن فعلی کمتر از قیمت بسته شدن قبلی باشد، حجم از مجموع متغیر کم میشود.
محدودیتهای اسیلاتور کلینگر
کراس اور و واگرایی، که دو عملکرد اصلی اسیلاتور کلینگر هستند، ممکن است سیگنالهای نادرست زیادی تولید کنند.
کراس اورهای خط سیگنال به قدری زیاد اتفاق میافتد که به سختی میتوان تشخیص داد کدام یک برای ورود به معاملات قابل اتکا است.
ایجاد کراس اورها در زیر خط صفر نیز مشکلاتی دارند، زیرا ممکن است اندیکاتور قبل از اینکه حرکت در یک جهت مشخص را شروع کند، چندین بار به بالا و پایین خط صفر حرکت کند؛ یا ممکن است اندیکاتور با قیمت حرکت نکند و در نتیجه معاملهگر فرصت ورود به معاملات را از دست بدهد.
استفاده از واگرایی به عنوان سیگنال میتواند مفید باشد، اما واگرایی اغلب خیلی زود اتفاق میافتد، در نتیجه معاملهگر بخش بزرگی از روند را از دست میدهد، یا ممکن است واگرایی اصلاً منجر به برگشت قیمت نشود. همچنین، واگرایی در همه تغییر روندها شکل نمیگیرد، بنابراین ابزار قابل اعتمادی برای تشخیص همه تغییر روندهای احتمالی نیست.
توصیه میشود از اسیلاتور کلینگر تنها در کنار سایر اندیکاتورهای تکنیکال یا تحلیل پرایس اکشن استفاده کنید.
اندیکاتور کلینگر هم برای معاملهگران مبتدی و هم پیشرفته یک ابزار بسیار عالی است زیرا برای تولید سیگنال از دو میانگین متحرک و حجم معاملات استفاده میکند.
معاملهگر به راحتی میتواند بفهمد که چه زمانی باید وارد موقعیت لانگ (خرید) یا شورت (فروش) شود. کراس اور خط سیگنال و واگرایی نشان دهنده تغییر جهت روند است و انحراف از خط سیگنال قدرت این روندها را اندازهگیری میکند.
برخی از کراسها ممکن است منجر به شکستهای فیک شوند و پیشبینی اینکه کدام کراسها سیگنال درست ارائه میدهد دشوار است. معاملهگر برای به حداقل رساندن سیگنالهای نادرست میتواند صبر کند تا خط کلینگر در نمودار بلندمدت قیمت از خط سیگنال فاصله بگیرد یا در کنار این اسیلاتور از اندیکاتورهای تکمیلی مانند اندیکاتور RSI استفاده کند.
ثبت دیدگاه
0دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.