الگوی فرفره (Spinning) چیست و چطور به کمک تحلیلگران میآید؟
الگوی فرفره از جمله کندل استیکهایی است که از آن برای تعیین بازگشت یک سهم و بررسی و پیشبینی روند آینده حرکت آن استفاده میشود.علیرغم اینکه این الگو مانند الگوی دوجی یک الگوی خنثی است، میتواند تاثیر بسیار مهمی در تصمیمگیری
خریداران و فروشندگان داشته باشد.در این الگو قیمت باز شدن و بستهشدن نزدیک به هم است و کندلهای بالایی و پایینی تقریبا با هم تقارن دارند و متناسب با یکدیگرند.
وقتی بازار با الگوی فرفره مواجه شود به این معنی است که خریداران و فروشندگان حاضر در بازار در برابر عرضه و تقاضا دودل هستند یا هنوز تصمیمی نگرفتهاند هرچقدر تعداد این الگوهای فرفره در کنار هم بیشتر باشد، نشاندهنده این است که این تصمیمی و دودلی در بازار بیشتر است.
ازآنجاییکه رفتار این الگو شباهت زیادی به رفتار الگوی دوجی دارد، به این الگو، الگوی دوجی فرفره هم گفته میشود. نکته مهمی که برای بررسی الگوی فرفره باید در نظر داشته باشید این است که تنها فرفرههایی که در کفها و سقفها شکل میگیرند مهم هستند.
بنابراین الگوهای فرفرهای که در طی این روند شکل گرفته میشود را نادیده بگیرید و فقط به ابتدا و انتها توجه کنید. همچنین شباهت فرفره با دوجی به معنی یکسان بودن آنها نیست!
در حالت ایدهآل، این دو کندل باید طولی مشابه، بدنه کوتاه و تفاوت کمی بین قیمت باز و بستهشدن داشته باشند.
شکلگیری الگوی فرفره
الگوی فرفره (Spinning Top) زمانی در بازار و روند حرکت یک سهم شکل میگیرد که خریداران قیمت را در یک بازه زمانی معین بالا ببرند و فروشندگان در همان دوره زمانی، قیمت را پایین بیاورند.
وقتی با وجود این تفاوت قیمتها، همچنان قیمت پایانی بسیار نزدیک به قیمت باز شدن سهم باشد، الگوی فرفره در بازار اتفاق افتاده است.
بعد از افزایش یا کاهش شدید قیمت، درصورتیکه کندل بعدی تأیید کند، الگوهای فرفره میتوانند نشانهای از برگشت بالقوه قیمت باشند.
کندلهای یک الگوی فرفره میتواند بالا یا پایین بروند (نسبت به سایه)، اما قیمت پایانی و ابتدایی همیشه نزدیک به هم است. همانطور که اشاره کردیم، الگوهای فرفره در بازار نشاندهنده عدم تصمیمگیری سهامداران یک سهم یا بازار است. کندل استیکهای بلند در بالا و پایین حرکت سهم نشان میدهد که تفاوت زیادی بین قیمت باز و بسته شدن وجود ندارد.
الگوی فرفره در بازارهای گاوی و خرسی
الگوی فرفره در بازارهای گاوی قیمت را به سمت بالاتر میبرند و در بازارهای خرسی قیمت به پایینترین رده خود میرسد.
حتی با وجود چنین روند حرکتی، باز هم قیمت پایانی نزدیک به همان قیمت بازگشایی در هر دو بازار گاوی و خرسی است. اگر این الگو به دنبال افزایش یا کاهش قیمت اتفاق بیفتد، میتواند نشانهای برای برگشت احتمالی قیمت سهم یا کریپتو محسوب شود.
گاهی اوقات الگوهای فرفره به وجود آمده در روند حرکت سهم، ممکن است نشانه تغییر قابلتوجهی باشد. برای مثال، فرفرهای که در بالای یکروند صعودی رخ میدهد، میتواند از بازار خرسی خبر دهد. این اتفاق به ما میگوید سهامداران و سرمایهگذاران بازار گاوی درگیر سردرگمی شدهاند و هر آن ممکن است روند بازار بهطورکلی معکوس شود.
درست در شرایط مشابه، وقتی فرفره بالا در پایین یکروند نزولی قرار میگیرد، نشان میدهد که بازار خرسی هم از کنترل خارج شده و هر لحظه ممکن است بازار تبدیل به یک بازار گاوی شود. درهرصورت، روند حرکتی این فرفرهها نقش مهمی در بررسی و تعیین بازار دارند.
همانطور که یک فرفره صعودی یا نزولی درباره آغاز روند جدید در بازار خبر میدهد، کندل بعدی در الگوی فرفره، تاییدیه این حرکت است. اگر معاملهگری معتقد باشد که فرفره بالا پس از روند صعودی میتواند منجر به برگشت به سمت نزولی شود، کندل بعدی که باید حرکت آن را دنبال کند، کاهش پیدا کرده و قیمت هم کم میشود. اگر اینطور نباشد، برگشت تایید نمیشود و معاملهگر باید منتظر سیگنال معامله دیگری باشد.
اگر فرفره در یک محدوده اتفاق بیفتد، این نشان میدهد که بلاتکلیفی معاملهگران هنوز در بازار وجود دارد و این محدوده احتمالاً تا مدتزمان دیگری پابرجا خواهد بود.
میتوان گفت کندلهای بعدی و پایینتر معمولا تاییدی برای روند و تحلیلی است که تحلیلگران از بازار به دست آوردهاند.
انواع الگوی فرفره
اگر تا این بخش از بررسی الگوی فرفره همراه بورسینس بوده باشید، متوجه شدید که دو بخش اصلی و مهم الگوی فرفره شروع و پایان آن و فرفرههای بالا و پایین است.
به فرفره بالا، فرفره سقف، نزولی یا Spinning top هم گفته میشود. فرفره کف یا پایین فرفره صعودی و Spinning Bottom است.
برای آشنایی بیشتر با این دو نوع فرفره، ویژگی هرکدام از آنها را بهصورت جداگانه بررسی میکنیم:
فرفره سقف (Spinning top)
فرفره سقف در انتهای روند صعودی شکل میگیرد و از الگوهای نزولی بازگشتی است.
این کندل به طور بالقوه میتوان نشانه کاهش خریداران و به همان نسبت، نشانهای برای افزایش قدرت فروشندگان باشد. رنگ کندل در الگوی فرفره سقف اهمیتی ندارد. به این معنی که الزاماً فرفره سقف سبز نیست و حتی میتوان یک کندل قرمز را هم بهعنوان الگوی فرفره بالا شناسایی کرد.
تا زمانی که این الگو تایید نشده باشد، نمیتوان بهدرستی اطلاعاتی که نشان میدهد اعتماد کرد. کندل تایید در الگوی فرفره بالا، کندلی قرمزرنگ است که قیمت بستهشدن آن پایینتر از بدنه الگوی فرفره سقف است. شکلگرفتن فرفره سقف در مقاومتها هم میتواند تایید دیگری برای تغییر روند و شروع یکروند صعودی در سهم یا کریپتو باشد.
اگر بین بدنه کندل تایید با بدنه فرفره سقف فاصله یا وقفه افتاده باشد، میتوان اعتبار بیشتری برای الگو قائل شد. الگوی فرفره بالا نشاندهنده عدم تصمیمگیری در بین گاوها و خرسها است. در نظر داشته باشید که این الگو در بازارهای پرطرفدار، چه دارای روند صعودی باشد و چه روند نزولی را طی کند، بسیار قوی تر است. هنگامی که این الگو در یک بازار متلاطم اتفاق میافتد، سیگنالی برای نشاندادن عدم وضوح عملکرد سرمایهگذاران و معاملهگران در بازار محسوب میشود. فرفره کف (Spinning Bottom) فرفره کف یک الگوی صعودی از نوع بازگشتی است. این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
فرفره کف نشانه افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان به میزان برابر است. مانند الگوی فرفره سقف، رنگ کندل در این الگو اهمیتی ندارد.
فرفره کف نیاز به کندل تایید دارد تا تحلیلگران بتوانند از روند تغییر مطمئن شوند. کندل تایید در الگوی فرفره کف کندلی سبز رنگی است که قیمت بستهشدن آن بالاتر از بدنه الگوی فرفره کف است. شکلگرفتن فرفره در حمایتها هم میتواند تایید دیگری بر تغییر روند و شروع یکروند صعودی باشد.
اگر بین بدنه کندل تایید با بدنه فرفره کف گپ باشد، اعتبار الگو بیشتر خواهد شد.
ظهور الگوی فرفره و تعادل جدید در سهم
در یکروند صعودی یا نزولی قوی، چرخش بالا نشان میدهد که تعادل جدیدی از نیروها در مورد قیمت سهم یا کریپتو به وجود آمده است.
برخلاف الگوها و اندیکاتورهای دیگر که در آنها یک طرف بر بازار مسلط است و قیمت را به سمت دلخواه خود سوق میدهد، در الگوی فرفره و فرفره سقف میتوان متوجه شد که طرف مقابل بازار درحالرشد بوده اما نتیجه کوتاهمدت این اتفاق نامشخص است.
در نتیجه، مانند تمام الگوهای کندال، نقش کندل بعدی در این الگو هم مهم است.
در صورت معکوس شدن، کندل کنار صفحه الگوی فرفره باید خلاف روند غالب باشد، درحالیکه برای الگوهای دیگر، تحلیلگران به دنبال کندلی هستند که در همان جهت حرکت میکند تا تأیید کند که روند قیمت هم در همان جهت ادامه دارد.
اگر معاملات را بر اساس کندل انجام دهید، میتوانید برنامه منعطفتری برای مدیریت سرمایه و ریسک داراییهای خود داشته باشید، زیرا کندل استیکهای الگوی فرفره راهنمای خوبی برای شناسایی ریسکها و فرصتهای بازار است.
معمولا چرخشهایی که در این الگو اتفاق میافتد، بلاتکلیفی فعلی بازار را نشان میدهند. زیرا قیمت همچنان به سمت پایین حرکت میکند. بعد از کندل دوم و با بررسی الگوی فرفره بعدی، معمولا اندازه کندل سوم در مقایسه با کندلهای اطراف آن بسیار بزرگتر است. این نشان میدهد که حرکت سهم یک پیشروی را تجربه کرده و به دنبال آن یک کندل بزرگ پایین آمده است.
حرکت بعدی، حرکت معکوسی است که به معنی کاهش قیمت است. با کاهش قیمت، یک الگوی فرفره دیگر شکل گرفته است. در نهایت، حرکت سهم با یک مکث کوتاه به پایان میرسد و کندل بعدی به روند کاهشی خود ادامه میدهد.
بررسی این مثالها و نمونههایی که از نحوه تحلیلی الگوی فرفره وجود دارد، نشاندهنده اهمیت و تاثیر این الگو برای شناسایی حرکت سهم یا ارز است.
تفاوت الگوی فرفره با سایر الگوهای کندلی همانطور که قبلا ذکر شد، شکل الگوی فرفره بسیار شبیه به الگوی کندل دوجی است.
هر دو دارای کندلهایی هستند که بالاتر و پایینتر امتداد پیدا میکنند و بهعنوان الگوهای خنثی در نظر گرفته میشوند. بدیهی است زمانی که ردپای یک الگوی فرفره یا دوجی را در پایان حرکت سهم ببینید، بهراحتی میتوان انتظار برگشت سهم را هم داشته باشید.
الگوی دوجی
الگوی دوجی هم مانند الگوی فرفره یک الگوی کندل استیک رایج است.
رایج بودن این الگوها به این معنی است که آنها در ارتباط با سایر اشکال تحلیل تکنیکال بهترین کاربرد و اطلاعات را در اختیار تحلیلگران میگذارند. بهعنوانمثال، معاملهگران ممکن است قبل از انجام معامله بر اساس فرفره، به اندیکاتورهای فنی مانند میانگین متحرک همگرایی – واگرایی (MACD) یا شاخص قدرت نسبی (RSI) برای نشانههای برگشت نگاه کنند.
اندیکاتورها یا سایر اشکال تجزیهوتحلیل، مانند شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، ابزارهای کارآمدی برای کمک به تصمیمگیری بر اساس الگوهای کندلی هستند. تفاوت الگوی فرفره و الگوی دوجی با وجود تمام شباهتهایی که بین دو الگوی فرفره و دوجی وجود دارد، نمیتوان چشم روی تفاوتهای این دو الگو بست.
طبق چیزی که در کندلهای الگوی فرفره تا اینجا دیدید، میبینید که کندلهای دوجی سایه کوتاهتری دارند و تقریبا بدون بدنه هستند.
این در حالی است که کندلهای فرفره دارای سایههای بلندتری هستند که به دو طرف کشیده میشوند و بدنه آنها نیز طولانیتر است.
البته ذکر این نکته هم ضروری است که اگر در بررسیها و تحلیلهای خود نتوانید الگوی دوجی را از فرفره تشخیص دهید، مشکلساز نیست. آنچه مهم است این است که هر دوی این الگوهای کندلی پیامی مبنی بر عدم تصمیمگیری در بین خریداران و فروشندگان دارند.
نحوه معامله در الگوی دوجی و الگوی فرفره هیچ تفاوتی با معاملات دیگر کندلها ندارد. ازآنجاییکه این دو الگوی بهعنوان یک الگوی کندلی ساده در نظر گرفته میشوند، ممکن است در نمودارهای یک ساختار فرفره سقف را ببینید، پس آماده باشید تا جزئیات استراتژی معاملاتی خود را طبق این حرکت بهروزرسانی کنید.
فرفرهها و دوجیها هر دو نشاندهنده عدم تصمیمگیری هستند. هر دو الگو به طور مکرر رخ میدهند و گاهی اوقات برای هشدار دادن به عقبگرد پس از یک حرکت قیمت قوی استفاده میشوند. هر دو نوع کندل بهشدت به تایید متکی هستند.
یک کندل قوی بعد از فرفره یا دوجی بیشتر از خود این الگوها در مورد جهت قیمت جدید اطلاعات میدهد.
کندلهای فرفره جزء روشهای عادی تحلیل بازار هستند.
به این معنی که نمیتوان به اطلاعات آنها بهعنوان تنها مرجع اتکا کرد و لازم است تحلیلها و اطلاعاتی که از این الگو به دست میآید در کنار الگوهای دیگر و ابزارهای تحلیلی پیشرفتهتر باشد. ازآنجاییکه داراییها اغلب دورههای بلاتکلیفی دارند، این موضوع کاملاً منطقی است.
الگوی فرفره اغلب زمانی اتفاق میافتند که قیمت از قبل به سمتی حرکت میکند یا روند حرکتی آن در شرف شروع است. با وجود تمام کاربردهای این الگو، محدودیتهایی وجود دارد که برای تکمیل این بحث و در بخش پایانی باید به آن اشاره کنیم.
برای مثال فرفره در مورد پیشبینی روند حرکت معکوس در بازار کاربرد دقیقی ندارد. بسیاری از الگوهای فرفره منجر به برگشت نمیشوند. اگر چه برای استفاده از اطلاعات این الگو تایید آن لازم است، اما حتی با تایید هم هیچ اطمینانی وجود ندارد که قیمت سهم در جهت جدید و پیشبینی شده ادامه دهد.
معامله در زمان تشکیل یک الگوی فرفره هم میتواند مشکلاتی ایجاد کند. زیرا کندل میتواند از بالابهپایین بسیار بزرگ باشد. ارزیابی پتانسیل پاداش یک معامله تاپ چرخان نیز دشوار است زیرا الگوی کندل استیک هدف قیمت یا برنامه خروج را ارائه نمیدهد. معاملهگران باید از الگوها، استراتژیها یا شاخصهای دیگر کندل استیک استفاده کنند تا یک خروجی سودآور پیدا کنند.
در پایان میتوان گفت الگوی فرفره هم درست مانند الگویهای دیگر باید در کنار تحلیلها و بررسیهای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. این الگو بههیچوجه نمیتوانند به تنهایی مرجع معتبری برای تعیین حرکت سهم و استراتژی سرمایهگذاران باشد.
ثبت دیدگاه
0دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.