شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال

شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال

حتما برایتان اتفاق افتاده که وقتی دارید به یک نمودار قیمتی نگاه می‌کنید، یک شکاف یا ناپیوستگی ببینید. این شکاف یا ناپیوستگی در واقع همان شکاف قیمتی (Price Gap) است.

نقش شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟

در بازارهای نوسانی معامله‌گران می‌توانند از جهش‌های بزرگ در قیمت دارایی‌ها استفاده کنند. شکاف‌های قیمتی مناطقی در نمودار هستند که قیمت سهم (یا هر ابزار مالی دیگر) به‌شدت به سمت بالا یا پایین حرکت می‌کند بدون این‌که هیچ معامله‌ای در آن میان انجام شود.

در نتیجه، نمودار دارایی یک شکاف قیمتی در الگوی معمولی قیمت را به‌نمایش می‌گذارد. یک معامله‌گر خلاق می‌تواند از این شکاف‌های قیمتی تفسیر خود را داشته باشد و از آن‌ها برای کسب سود استفاده کند. زمانی شکاف اتفاق می‌افتد که قیمت یک سهم یا ابزار معاملاتی دیگر، بالاتر یا پایین‌تر از قیمت بسته شدن روز قبل باز می‌شود و هیچ فعالیت تجاری در بین آن‌ها وجود ندارد.

شکاف معمولی چیست؟

شکاف معمولی، شکاف قیمتی است که در نمودار قیمت یک دارایی یافت می‌شود. این شکاف‌های گاه به گاه توسط جریان‌های عادی بازار ایجاد می‌شوند و همانطور که از نام آن پیداست بسیار معمولی هستند. آنها به صورت گرافیکی با یک پرش یا افت غیر خطی از یک نقطه در نمودار به نقطه دیگر نشان می‌دهند.

مفهوم شکاف معمولی

این شکاف وابسته به هیچ عامل بیرونی نیست ( اخبار، رویداهای سیاسی، اجتماعی)، به طور کلی، هیچ رویداد مهمی پیش از این نوع شکاف وجود ندارد. شکاف‌های معمولی، معمولاً نسبتاً سریع (معمولاً ظرف چند روز) در مقایسه با سایر انواع شکاف پر می‌شوند. شکاف های معمولی به عنوان «شکاف منطقه» یا «شکاف معاملاتی» نیز شناخته می‌شوند و معمولاً با میانگین حجم معاملات همراه هستند.

از آنجایی که شکاف‌های معمولی رویدادهای نسبتاً کوچک، عادی و تا حدی منظم در قیمت یک دارایی هستند، هیچ بینش تحلیلی واقعی برای آنها وجود ندارد. این شکاف‌ها اغلب در دارایی‌هایی بین قیمت بسته شدن روز قبل و قیمت باز شدن روز بعد مشاهده می‌شوند. در موارد خاص به دلیل وقوع اتفاقات مهم در آخر هفته که بازار بسته است، شکاف معمولی نسبتا بزرگ در ابتدای هفته جدید رویت می‌شود. این شکاف‌ها تاثیر چندانی در تحلیل جاری ما نخواهد داشت.

یکی از نشانه‌های این شکاف پر شدن شکاف است، به این معنی که قیمت در ادامه به جایی که شکاف در ابتدا شروع می‌شود باز می‌گردد. به عنوان مثال، اگر سهامی در فلان روز در قیمت X بسته شود، و سپس روز بعد با قیمتی بالاتر باز گردد، قیمت روز سوم شامل سطح قیمت روز اول یا همان X خواهد بود.

شکاف‌های معمولی در مقابل انواع دیگر شکاف‌ها

شکاف دیگری نیز به نام شکاف شکست می‌توان بیان کرد. هنگامی که قیمت پر شتاب و همراه با شکاف از سطوح حمایت و مقاومت عبور کند، شکاف را شکاف شکست می‌نامند.

  • شکاف شکست شکاف‌های شکست نیز معمولاً با تأیید یک روند جدید مرتبط هستند. به عنوان مثال، روند قبلی ممکن است نزولی باشد، سپس قیمت با تشکیل الگوی قیمتی، همراه با شکاف به سمت بالا حرکت می‌کند.در اینصورت می‌توان تاییدی بر اتمام روند نزولی و شروع روند صعودی داشت. در این حالت شکاف شکست، نشان دهنده قدرت خریداران است، که علاوه بر شکست الگوی نمودار، به صعود بیشتر نیز اشاره دارد.

زمانیکه شکاف شکست همراه با حجم بالا صورت گیرد، حاکی از حرکت قیمت در جهت شکاف است. اما در صورتیکه شکاف قیمت بالاتر از مقاومت یا پایین‌تر از سطح حمایت باشد ولی نتواند قیمت را حفظ کند و به محدوده معاملات قبلی بازگردد، سناریو حرکت قیمت در جهت شکاف نقض می‌شود.

روند و چرخه قیمت

در حالی که هر روندی دارای شکاف شکست نیست، برخی از روندها دارای شکاف شکست هستند و اغلب در اوایل روند زمانی که قیمت حرکت قابل توجهی خارج از الگوی نمودار انجام می‌دهد، دیده می‌شود. هر زمان که یک الگوی نمودار قابل توجه با شکاف دنبال می‌شود، می‌توان آن را شکاف شکست نامید.

  • شکاف فراری همانطور که روند شتاب می‌گیرد، نوع دیگری از شکاف به نام شکاف فراری مشاهده می‌شود. شکاف فرار زمانی است که قیمت به طور قابل توجهی بالاتر از بسته شدن قبلی در یک روند صعودی ایجاد شده باز می‌شود. در طول یک روند نزولی، شکاف فرار زمانی است که قیمت به طور قابل توجهی کمتر از بسته شدن قبلی باز می‌شود. به طور معمول قیمت در طی چند هفته و گاهی در عرض چند روز یا حتی روز بعد به حرکت در جهت شکاف فرار ادامه می دهد. یک شکاف فرار نیازی به شکستن یک سطح حمایت یا مقاومت اصلی (مانند شکاف شکست) ندارد، اما باید در جهت روند فعلی رخ دهد.
  • شکاف خستگی همانطور که یک روند به پایان خود نزدیک می‌شود، ممکن است شکاف فرسودگی را تجربه کند. شکاف فرسودگی در نزدیکی پایان یک روند رخ می‌دهد و توسط گروه نهایی خریداران، که از عدم خرید قبلی پشیمان هستند، ایجاد می‌شود. در یک روند نزولی، شکاف فرسودگی شکافی است که توسط فروشندگان ایجاد می‌شود. شکاف خستگی شبیه شکاف فرار است، با این تفاوت که شکاف خستگی معمولاً با حجم بسیار زیاد همراه است. برخی از شکاف‌های فرار نیز همینطور هستند، اما معامله‌گران همچنین می‌توانند مراقب باشند که شکاف های فرسودگی به سرعت پر شوند. از آنجایی که شکاف فرسودگی معمولاً در نزدیکی پایان روند رخ می‌دهد، هر پیشرفتی که ایجاد می‌شود معمولاً طی چند هفته و اغلب در طی چند روز پاک می‌شود (شکاف پر می‌شود).

همچنین شکاف‌های رایجی وجود دارد که زمانی رخ می‌دهد که تفاوت کمی بین قیمت باز و بسته شدن وجود داشته باشد. این نوع شکاف‌ها اغلب اتفاق می‌افتند و از نظر بیشتر معامله‌گران ،نسبت به شکاف‌های فراری و خستگی از اهمیت کمتری برخوردار هستند.

نکات کلیدی شکاف قیمتی:

  • شکاف‌های قیمتی فضایی در نمودار هستند که در نتیجهٔ حرکت قیمت یک ابزار مالی به سمت بالا یا پایین، بدون هیچ‌گونه معامله‌ای در آن بازهٔ زمانی، شکل می‌گیرد.
  • شکاف‌های قیمتی به‌صورت غیرمنتظره و در نتیجهٔ تغییر ارزش سرمایه‌گذاری تشکیل می‌شوند و می‌توانند نتیجهٔ فاکتورهای فاندامنتالی یا تکنیکالی بازار باشند.
  • شکاف‌های قیمتی به‌شکل شکاف شکست (breakaway gaps)، شکاف خستگی (exhaustion gap)، شکاف معمول (common gap) و یا شکاف ادامه‌دهنده (continuation gap) بسته به محل شکل‌گیری آن‌ها در الگوی قیمتی و سیگنالی که صادر می‌کنند، طبقه‌بندی شده‌اند.

چگونه از شکاف‌های قیمتی استفاده کنیم؟

راه‌هایی زیادی برای بهره بردن از شکاف‌های قیمتی وجود دارند که البته چند استراتژی محبوب‌تر از بقیه آن‌ها است. برخی از معامله‌گران زمانی که فاکتورهای تکنیکالی یا بنیادی احتمال شکل‌گیری گپ در روز معاملاتی بعد را افزایش می‌دهد به خرید می‌پردازند.

برای مثال، پس از انتشار گزارش‌های مثبت درآمدی آن‌ها در ساعات تعطیلی بازار خرید می‌کنند و امیدوارند که قیمت در روز معاملاتی بعدی یک شکست به سمت بالا ایجاد کند.

ممکن است معامله‌گران وارد موقعیت‌های معاملاتی خرید یا فروش نقدینه یا غیرنقدینه (illiquid) در شروع حرکات قیمتی شوند، به این امید که شکاف قیمتی پر شده و روند ادامه‌دار باشد.

افرادی که به بررسی و مطالعهٔ فاکتورهای ایجادکنندهٔ شکاف‌های قیمتی پرداخته و می‌توانند این شکاف‌ها را به‌درستی تشخیص دهند احتمال بالایی از موفقیت را پیش روی خود می‌بینند. هرچند، همواره یک معامله وجود دارد که مطابق میل شما پیش نخواهد رفت.

برای اینکه از چنین حالاتی پیش‌گیری کنید باید ابتدا به بررسی شبکه ارتباطات الکترونیک (electronic communication network – ECN) و حجم معاملاتی (volume) بپردازید. این دو مورد به شما اطلاعاتی در خصوص محل قرارگیری معاملات مختلف می‌دهد.

اگر یک مقاومت با حجم معاملاتی بالا را می‌بینید که از پر شدن شکاف قیمتی جلوگیری می‌کند، به بررسی دوبارهٔ معاملهٔ خود بپردازید و اگر در خصوص این موقعیت مطمئن نیستید وارد هیچ معامله‌ای نشوید.

شما باید از پایان یافتن رالی قیمتی نیز اطمینان حاصل کنید. شور و نشاط غیرمنطقی شکل‌گرفته در بازار لزوماً توسط بازار اصلاح نمی‌شوند. ممکن است برخی از سهام‌ها سال‌ها به حرکت صعودی خود ادامه داده، ارزشی بیشتر از ارزش واقعی خود داشته باشند و شایعات اثر زیادی بر میزان معاملهٔ آن‌ها داشته باشند بدون آنکه هیچ‌گونه حرکت اصلاحی‌ای در بازار شکل بگیرد.

پیش از ورود به موقعیت‌های معاملاتی مطمئن شوید که افت حجم معاملاتی در بازار صورت پذیرفته است. در آخر، همواره از یک دستور استاپ حفاظتی (stop-loss order) در معاملات‌تان استفاده کنید.

یکی از بهترین مکان‌ها برای قرار دادن دستور استاپ حفاظتی سطوح پایینی نقاط حمایت کلیدی است. البته شما می‌توانید از درصدها نیز استفاده کنید برای مثال می‌توانید دستور استاپ حفاظتی را 8% پایین‌تر از نقطه ورود قرار دهید.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.

ثبت دیدگاه

کد امنیتی

0دیدگاه

دیدگاهی ثبت نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.