چه کسی برنده مسابقه dapp است؟
رقابت در حوزه برنامههای غیرمتمرکز در فضای بلاکچین به شدت در حال گرم شدن است و توسعهدهندگان بلاکچین بایننس را در مقابل اتریوم در نظر میگیرند. عواملی مانند مقیاسپذیری و هزینه تراکنش بر تصمیمات آنها تأثیرگذار است.
یکی از عوامل تأثیرگذار در برنامههای غیرمتمرکز، مقیاسپذیری است. زنجیره بایننس با الگوریتمهای خود و تکنولوژی شارژ قراردادها (smart contract)، توانسته است مقیاسپذیری را بهبود بخشد و به دسترسی آسانتر و سریعتری برای کاربران خود ارائه دهد. همچنین، هزینههای تراکنش در زنجیره بایننس به طور کلی کمتر از اتریوم است، که میتواند جذابیت بیشتری برای توسعهدهندگان و کاربران به همراه داشته باشد.
با این حال، اتریوم همچنان یکی از بزرگترین و پیشروترین زنجیرههای هوشمند بلاکچین است و دارای جامعهای بزرگ از توسعهدهندگان و کاربران است. با عرضه اتریوم ۲.۰ و بهبودهای مقیاسپذیری که در آن صورت میگیرد، اتریوم قصد دارد رقابت را تحت کنترل بگیرد و جایگاه خود را در حوزه dApps تقویت کند.
در نهایت، رقابت بین زنجیره بایننس و اتریوم بر اساس عواملی مانند مقیاسپذیری و هزینه تراکنش شکل میگیرد و هر کدام از این زنجیرهها با تلاش برای بهبود عملکرد و جلب توجه توسعهدهندگان و کاربران، سعی در رقابت در بازار dApps دارند.
برنامه غیرمتمرکز dApp چیست؟
نام برنامههای غیرمتمرکز که میآید، یاد اتریوم میافتیم. این برنامهها روی بلاکچین اجرا میشوند و اتریوم اولین مرجعی بود که این برنامهها را ایجاد کرد. تفاوت این برنامهها با برنامههای متمرکز در این است که dAppها روی یک شبکه همتا به همتای غیرمتمرکز اجرا میشوند و دیگر خبری از یک سرور متمرکز در آنها نیست. البته محیط گرافیکی و رابط کاربری برنامههای غیرمتمرکز تفاوتی با برنامههای معمولی ندارد.
از جمله ویژگیهای dAppها میتوان Permissionless بودن آنها اشاره کرد؛ به این معنا که هرکسی آزاد است از این برنامهها استفاده کند. از میان شبکههای همتابههمتا، اتریوم رایجترین انتخاب توسعهدهندگان برای ساخت Dappهاست. میتوان گفت هر برنامهای که قابلیت اجرا روی اتریوم و سایر شبکههای قرارداد هوشمند را داشته باشد، به عنوان برنامه غیرمتمرکز در نظر گرفته میشود.
تاریخچه dAppها
در سال ۲۰۱۳ ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) به همراه شخصی دیگر پیشنهاد ایجاد شبکه اتریوم را ارائه داد. هدف از ایجاد این بلاکچین، فقط انجام یک تراکنش مالی ساده نبود؛ بلکه ویتالیک به دنبال یافتن راهی برای غیرمتمرکز کردن زندگی انسانها بود و به همین خاطر اتریوم را خلق کرد.
رویایی که در سر بوترین بود، یک اینترنت بر مبنای بلاکچین بود. جایی که به جای نهادهای کنترلگر، فقط کاربران حضور داشتند. همینجا بود که مفهوم تازهای با نام قرارداد هوشمند به دنیا معرفی شد. قرارداد هوشمند کاری میکرد که طرفین بتوانند بدون اعتماد به شخص ثالث، با هم تراکنش انجام دهند.
هدف برنامه غیرمتمرکز چیست؟
اگر به نام dAppها توجه کنیم، میتوانیم هدف این برنامهها را بهتر درک کنیم. کاهش تمرکز و حذف دخالت واسطهها، دلیلی است که باعث ایجاد این برنامهها شد. اکنون برنامههای غیرمتمرکز مختلفی در زمینه امور مالی، بازی، شبکههای اجتماعی و غیره با هدف غیرمتمرکزسازی توسعه یافتهاند. همچنین دسترسی عمومی به بلاکچین نیز از جمله سایر اهداف برنامههای غیرمتمرکز است که تاکنون با همین هدف شاهد ایجاد dAppهای زیادی بودهایم.
ویژگیهای برنامه غیرمتمرکز
اگر بخواهیم به مهمترین ویژگیهای یک برنامه غیرمتمرکز اشاره کنیم، باید چند عنصر حیاتی زیر را نام ببریم:
- غیرمتمرکز بودن (Decentralized): برنامههای غیرمتمرکز روی شبکه اتریوم و سایر شبکههای غیرمتمرکز اجرا میشوند؛ به این معنا که هیچ شخص یا نهادی آن را کنترل نمیکند.
- طرحهای تشویقی: ویژگی تشویقی dApp براساس نیاز به ایجاد یک سیستم جایزهدهی است که نودهای شبکه را به حضور در برنامه غیر متمرکز تشویق میکند. پس از حذف ویژگی متمرکزسازی در شبکه، این وظیفه به عهده نودها است تا به صورت انفرادی یا جمعی وظایف سرور مرکزی را انجام دهند. برنامههایغیرمتمرکز دارای توکنهایی هستند که مخصوص همان برنامه است و برای انجام تراکنشها و تایید بلاک چین برنامه مورد استفاده قرار میگیرند. این توکنها ارزشی را ذخیره میکنند تا به جایزه مناسبی برای حضور در شبکه برنامه غیرمتمرکز تبدیل شوند.
- قطعیت (Deterministic): برنامههای غیرمتمرکز عملکرد خود را فارغ از محیط اجرا انجام میدهند.
افزایش برنامه های اجتماعی
محبوبیت برنامههای اجتماعی به دلیل افزایش نگرانیها درباره نقض حریم خصوصی دادهها و کلاهبرداریهای آنلاین در پلتفرمهای سنتی روز به روز بیشتر میشود.
خرید توییتر توسط ایلان ماسک، یکی از غولهای فناوری، در سال ۲۰۲۲ باعث ایجاد نارضایتی بین کاربران این پلتفرم شد. تغییراتی مانند اعمال دیوار پرداخت نیز منجر به کاهش تعداد کاربران فعال ماهانه شد، و این روند در سال ۲۰۲۴ ادامه خواهد داشت.
در این میان، برنامههای اجتماعی مانند Friend.tech به توجه مردم رسیدند. Friend.tech که در آگوست ۲۰۲۳ راهاندازی شده است، با بیش از ۱۰۰,۰۰۰ کاربر و درآمدی بالغ بر ۲۵ میلیون دلار، به سرعت به یکی از بازیگران اصلی در عرصه کریپتوهای اجتماعی تبدیل شده است.
با این حال، تغییر به سمت برنامههای غیرمتمرکز نه تنها به دلیل نارضایتی از پلتفرمهای متمرکز است، بلکه تحلیلگران بیان میکنند که نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی و نظارت، به خصوص در اتحادیه اروپا، این روند را تسریع میکند.
برنامههای غیرمتمرکز با اجتناب از جمعآوری دادههای متمرکز برای تبلیغات و توجه به حریم خصوصی کاربران، تفاوتی مشخص با پلتفرمهای سنتی دارند.
با این حال، در حالی که پلتفرمهای غیرمتمرکز بیشترین درجه آزادی و ناشناسی را ارائه میدهند، گاهی جوامعی با دیدگاههای افراطی را جذب میکنند و نگرانیهایی درباره گسترش محتوای افراطی بر جای میگذارند.
با توجه به دادههای DappRadar تا تاریخ ۲۶ فوریه، CARV، Galxe، و Dmail Network بهعنوان برنامههای اجتماعی مهمترین نمونهها به شمار میروند که طی ۳۰ روز اخیر با استفاده از مجموع UAWها اندازهگیری شدهاند.
چرا Binance Chain در مسابقه dapp پیشرو است؟
زمانی که زنجیره هوشمند Binance و اتریوم را در عملکرد dApps، مقیاسپذیری، هزینههای تراکنش و مکانیسمهای اجماع مقایسه میکنیم، میتوانیم برخی نکات قوت و ضعف آنها را بررسی کنیم.
BSC به دلیل هزینههای کمتر تراکنش و مقیاسپذیری بالا نسبت به اتریوم، تمایز مهمی دارد و امکان پردازش سریعتر تراکنشها را با کاهش هزینهها نسبت به اتریوم فراهم میکند.
از تاریخ ۲۶ فوریه، BSC قادر به انجام تا ۴۵.۳ تراکنش در ثانیه است، که به طور مشخص با کاهش قابل توجهی نسبت به ظرفیت فعلی اتریوم که زیر ۱۵ TPS باقی مانده است، پیشرفت چشمگیری داشته است. با این حال، هدف BSC افزایش قابل توجه در آینده با اتریوم ۲.۰ است.
کارمزدهای تراکنش در اتریوم همواره یک نگرانی بوده است و از ۲۵ فوریه به طور میانگین ۰.۸۹ دلار بوده است. در دورههای شلوغی شبکه، این کارمزدها میتوانند حتی بیشتر از این افزایش یابند و برای کاربران و توسعهدهندگان چالشهایی ایجاد کنند.
در مقابل، BSC هزینههای تراکنش بسیار پایینتری را ارائه میدهد، بهطور میانگین در زمان نگارش این مقاله، ۰.۱۵ دلار است. این یک مزیت قابل قبول برای افرادی است که به دنبال تعاملات بلاکچین با هزینه کمتر هستند.
انتخاب بین BSC و Ethereum به نیازها و اولویتهای خاص توسعهدهندگان و کاربران dapp بستگی دارد. هر پلتفرم مزایا و معایب خود را در تمرکززدایی، امنیت، سرعت تراکنش و هزینه دارد.
BSC در ارائه راه حلی کارآمد و با هزینه کمتر برای تجارت با فرکانس بالا و برنامههایی که به سرعت انجام تراکنش و کارمزد کم نیاز دارند، برتری دارد.
از سوی دیگر، اتریوم قدرت بالایی در تمرکززدایی و اقدامات امنیتی دارد و همراه با مجموعهای گسترده از dappها و یک اکوسیستم وسیعدر مقابل، اتریوم قدرت قابل توجهی در تمرکززدایی و اقدامات امنیتی دارد و همچنین دارای مجموعه گستردهای از dAppها و یک اکوسیستم وسیع است.
موفقیت برنامههای غیرمتمرکز در دستیابی به تجربه کاربری بهتر و افزایش دسترسی به راهحلهای مبتنی بر بلاکچین بستگی دارد. سادهسازی تعاملات، بهبود رابطها و ترکیب ویژگیهای آشنا برای جذب گستردهترین حضور کاربران بسیار اهمیت دارد.
در دنیای دیجیتال امروزی که امنیت مورد توجه قرار گرفته است، dappها نیز باید حریم خصوصی و اقدامات امنیتی قوی را در اولویت خود قرار دهند. نوآوری در تکنیکهای رمزنگاری مانند اثبات صفر دانش و محاسبات امن چند جانبه برای افزایش امنیت ضروری است.
اگرچه فعالیتهای مالی و بازی در سطح بالایی در دنیای dapp دیده میشود، اما فرصتهایی برای گسترش به حوزههای جدیدی مانند رسانههای اجتماعی، آموزش و مراقبتهای بهداشتی نیز وجود دارد.
در نهایت، هدف dappها جذب جریان اصلی است. برای دستیابی به این هدف، لازم است نه تنها پیشرفتهای فناوری را تسهیل کنیم، بلکه نیازمند ابتکارات آموزشی هستیم که به واقعیت نشان دهند که dappها چگونه در زندگی روزمره ما مزایا و کاربردهای عملی دارند.
ثبت دیدگاه
0دیدگاه
دیدگاهی ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که دیدگاهتان ثبت میشود.